Wednesday, December 18, 2013

جواد لاریجانی و توجیه فجایع انسانی و ضد حقوق بشری در ایران

جواد لاريجانی: پرونده‌سازی‌های احمد شهيد عليه ايران خلاف مقررات سازمان ملل است


ايسنا ـ دبير ستاد حقوق بشر کشورمان در ديدارِ هيات پارلمان اروپا، بزرگترين دستاورد جمهوری اسلامی ايران در سه دهه گذشته را بنای يک نظام دموکراتيک مبتنی بر عقلانيت اسلامی دانست و گفت: غرب تعمدا اين دستاورد بزرگ کشور ما را ناديده می‌گيرد.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا) محمدجواد لاريجانی در گفت‌وگو با تاريا گرونبرگ رئيس هيات پارلمان اروپا که به دعوت مجلس شورای اسلامی به همراه برخی ديگر از نمايندگان پارلمان اروپا به ايران سفر کرده است ضمن استقبال از درخواست توسعه گفت‌وگوها و نشست‌های دوجانبه در خصوص حقوق بشر گفت‌وگو را بهترين راه برای حل و فصل اختلافات و درک متقابل دانست و افزود: گفت‌وگو با ايران زمانی سازنده خواهند بود که طرف غربی به شايستگی‌ها و ويژگی‌های نظام دموکراتيک ما که مبتنی بر عقلانيت اسلامی است توجه کافی مبذول کند.

وی گفت: در سال ۱۳۸۱ مذاکرات دوجانبه ايران و اروپا در امر حقوق بشر آغاز شد و چند دور نيز ادامه داشت. اساس اين مذاکرات مبتنی بر اين تلقی بود که طرفين به جای اين‌که در مجامع بين‌المللی مسير تخاصمی را با يکديگر در پيش بگيرند دور ميز گفت‌وگو نشسته و ضمن شناخت بيشتر يکديگر در ضمن طرح پرسش و پاسخ از تجربيات يکديگر نيز بهره‌مند شوند.
وی افزود: متاسفانه بعد ازچند دور مذاکره، کشورهای اروپايی مسير برخورد خصمانه را با ايران فعال کردند که شامل بيانيه‌های تند، قطعنامه‌های غيرواقعی و مملو از ادعاهای بی‌مبنا و تحريم‌های غيرانسانی بود.
دبير ستاد حقوق بشر با اشاره به اين‌که «ادعاهای غرب درباره اهميت دموکراسی در رفتار آن‌ها متجلی نيست» گفت: جمهوری اسلامی ايران به عنوان بزرگترين و تنها دموکراسی خاورميانه مشمول شديدترين تحريم‌های ضدبشری و انواع و اقسام اتهامات می‌شود اما کشورهای ديگری که کوچکترين بويی از دموکراسی نبرده‌اند از بهترين روابط سياسی و اقتصادی با غرب برخوردارند و اين در حالی است که غربی‌ها و خصوصا آمريکا بزرگترين مدعيان ترويج دموکراسی هستند.
وی در پاسخ به سوالات رييس هيات پارلمانی اروپا درباره همکاری‌های حقوق بشری کشورمان با شورای حقوق بشر سازمان ملل، کميسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ويژه تعيين شده برای ايران گفت: جمهوری اسلامی ايران بهترين همکاری را با شورای حقوق بشر سازمان ملل داشته است و بهترين سند آن گزارش يو.پی آر است که با اجماع آراء اعضای شورای حقوق بشر به تصويب رسيد.
وی با انتقاد از کارشکنی برخی از کشورها در تضعيف مکانيزم يو.پی آر و با بيان اين‌که «مخالفت ايران مبنی بر پذيرش گزارشگر ويژه در ايران مبنايی قانونی دارد» گفت: ما طرفدار مکانيزم يوپی آر هستيم و از ابتدا جزء عناصر موثری بوديم که اين نوع گزارشگری را در شورای حقوق بشر سازمان ملل تصويب کرده و از آن حمايت کرديم. به همين دليل تعيين گزارشگر ويژه را خلاف اهداف مکانيزم يو.پی.آر می‌دانيم و از ابتدا مخالفت خود را با تعيين گزارشگر اعلام کرده‌ايم.
لاريجانی با بيان اين‌که «گزارشگر ويژه فاقد وجاهت اخلاقی، فنی و قانونی برای اين کار است» گفت: همان‌طور که گفتم از ابتدا تعيين گزارشگر برای ايران سوءاستفاده از مکانيزم‌های سازمان ملل بوده است. ثانيا او بعنوان يک گزارشگر که بايد به صورت بی‌طرفانه گزارش ارائه کند عمل نکرده است. ثالثا از متدولوژی و روش مناسبی برای اين کار برخوردار نبوده و رابعا با گروه هايی در ارتباط است که تروريست بودن آن‌ها محرز است و از آن بدتر اين‌که در گزارش خود از اين افراد که دستشان به خون آحاد ملت ما آلوده است باعنوان مدافعان حقوق بشر حمايت می‌کند.
وی در ادامه با بيان اين‌که «احمد شهيد نسبت به ايران پرونده‌سازی می‌کند و اين خلاف مقررات سازمان ملل است» افزود: او هيچ احترامی برای نظام دموکراتيکِ مبتنی بر عقلانيت اسلامی قائل نيست و حتی جديدا به خاطر همين ناديده گرفتن اسلاميتِ نظام ما در برخی امور فتوا هم صادر کرده و مثلا می‌گويد اگر کسی خواست با همجنس خودش هم ازدواج کند اشکالی ندارد و يا می‌گويد توهين به انبياء و مقدسات اديان الهی نبايد کار خلافی پنداشته شود.
وی درباره همکاری با کميسر حقوق بشر سازمان ملل گفت: مجلس شورای اسلامی از خانم ناوی پيلی، برای بازديد از ايران دعوت به عمل آورد و ما از اين دعوت استقبال کرديم و من شخصا اين موضوع را با ايشان در يکی از سفرها مطرح کرده و مورد تاکيد قرار دادم. ايشان هم خوشبختانه پذيرفتند و در همين چارچوب هيات تمهيد مقدمات سفر ايشان به ايران سفر کرد. اين سفر در ملاقات وزير امورخارجه کشورمان با خانم پيلی در نيويورک نيز پيگيری شد و ما اميدواريم ايشان درآينده نه چندان دور برای بازديد از ايران اسلامی و آشنايی با پيشرفت های عظيم مدنی و اجتماعی اين سفر را انجام دهند و از نزديک با نهادهای مختلف، موسسات، محيط های علمی و دانشگاهی، فعاليت‌ها و پيشرفت‌های گسترده اجتماعی، آموزشی، بهداشتی و فعاليت های مربوط به حوزه‌های مختلف از جمله زنان آشنا شوند.
لاريجانی در ادامه افزود همکاری ما با دفتر کميساری عالی سازمان منظمی دارد و ما اين را هم يکی از کانال های همکاری فعال با مکانيزم های بين‌المللی حقوق بشر می‌دانيم و سفر ايشان سبب می‌شود ابعاد اين همکاری گسترده تر شود.
وی با اشاره به اين‌که «مساله تروريسم موضوعی مهم برای ايران، منطقه و جهان است» گفت: متاسفانه پايتخت‌های کشورهای اروپايی پناهگاه امنی برای تجمع، تعليم و حمايت مالی از تروريست ها و اعزام آنها به مناطق مختلف جهان برای اقدامات تروريستی شده است که نمونه بارز آن گروهک منافقين و پژاک است.
وی افزود: اروپايی‌ها مانند ساير کشورها براساس مصوبات شورای امنيت سازمان ملل موظف هستند در برابر تروريسم سياست غيرقابل اغماضی اتخاذ کنند و از آن فراتر ازمکانيزم‌های حقوق بشری برای پوشش فعاليت‌های تروريستی آن‌ها استفاده نکنند. ما انتظار داريم اولا اروپايی‌ها تحت هيچ عنوانی و بدون هيچ برچسب ظاهرپسندی از گروه‌های ترويستی حمايت نکنند و همکاری‌های لازم دوجانبه و چندجانبه را برای مبارزه با تروريسم و گروه‌های شناخته شده بعمل آورند.
در اين ديدار طرف اروپايی نرخ بالای اعدام در ايران را مطرح کرد که لاريجانی در پاسخ، ضمن اشاره به اين‌که «بالغ بر ۷۰ درصد از اعدام‌های کشور مربوط به جرايم مربوط به مواد مخدر و عمده ديگر آن مربوط به قصاص نفس است» گفت: جمهوری اسلامی ايران خط مقدم مبارزه با قاچاق مواد مخدر در جهان است و در اين خصوص همت والايی از خود مصروف داشته و سالانه صدها شهيد و ميليون‌ها دلار بابت اين مبارزه هزينه می‌کند.
وی با اشاره به «طولانی بودن مرز ايران و افغانستان و حضور ناتو در افغانستان که سبب افزايش توليد مواد مخدر دست کم به ميزان چهار برابر شده است» گفت: اتحاديه اروپا نبايد فراموش کند که اين مواد مخدر به سمت مصرف گاه اصلی آن که کشورهای اروپايی است سرازير می‌شود و در اينجا يک زمينه مهم همکاری وجود دارد که از طرف غربی‌ها غفلت شده است. اگرغرب با ايران در اين زمينه، همکاری معنا داری داشته باشد خود بخود تعداد اعدام‌ها پايين می‌ايد.
دبير ستاد حقوق بشر درباره تغيير در مجازات اعدام برای قاچاقچيان مواد مخدر گفت: نظر شخصی من اين است که در قانون مبارزه با مواد مخدر بايد بازنگری‌هايی برای افزايش کارامدی ان صورت گيرد، منتهی اين مسئله بايد از مسير قانونی پيش برود اما قانون جديد نيامده، قانون قبلی درکشور ما بايد محترم شمرده شود و غربی ها به آن احترام بگذارند. در هر حال دراصل مبارزه جدی ، موثر، فعال و بدون اغماض ايران با توسعه و پخش مواد مخدر هيچ تغييری ايجاد نخواهد شد.

طرف اروپايی از موضوع همکاری در خصوص مبارزه با قاچاق مواد مخدر با ايران استقبال کرده و گفت اين موضوع را در پارلمان اروپا مطرح خواهد کرد. دو طرف در پايان علاقه‌مندی خود به ادامه گفتگوها و ديدارهای مشترک در زمينه های مختلف از جمله موضوعات مربوط به حقوق بشر را مورد تاکيد قرار دادند. 

Tuesday, December 3, 2013

کانون ایرانی کانادایی حقوق بشر- تورنتو: بمناسبت ۱۰ دسامبر روز جهانی حقوق بشر

دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۲ - ۰۲ دسامبر ۲۰۱۳

به ايراني کشي در ايران پایان دهید - اعدامها و قتلهای سیاسی را متوقف کنید
روزی نیست که در صفحات روزنامه ها و وبسایتها خبری از اعدامها ی فردی یا جمعی در ایران نبینیم و نخوانیم. بر اساس گزارش دکتر احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر در ایران از ژانویه ۲۰۱۲ تا جون ۲۰۱۳ تعداد ۷۲۴ تن از هموطنان ما توسط رژیم جمهوری اسلامی 
اعدام شده اند و نیز بر اساس گزارش دیده بان حقوق بشر تنها در هفته های پس از روی کار آمدن دولت روحانی ۷۱ نفر اعدام شده اند 
و شمار اعدامهای ثبت شده پس از انتخا بات تا کنون به ۳۲۰ تن رسیده است و این یعنی یک فاجعه انسانی . 

بجرات میتوان گفت که پدیده شوم اعدام چه در ملا عام و یا در پشت دیوار های زندان و در درون سالنها نگاه نگران ایرانیان و افکار عمو می جهان را بخود معطوف نموده است و ایران را در رده بالای یکی از کشور های اعدام کننده قرار داده است . ایرانیان از خود میپرسند که رژیم را چه شده است و چگونه است که رژیم دیوانه وار دست به اینهمه جنایت میزند و آب از آب هم تکان نمیخورد . اینطور بنظر میرسد که رژیم دوباره راه .
اعدام و قتل مخالفین سیاسی خود را بطور گسترده در پیش گرفته است – زیرا بغیر از اعدامهای سیاسی که هر از گاهی انجام میگیردمثل اعدام
فعالین سیاسی کرد- بلوچ- یا عرب اهوازی و نیز در میان اعدامهای غیر سیاسی هم گاها نام فعالین سیاسی بچشم میخورد 
حال این سوال پیش میآید چگونه است که رژیم به مردم ایران و جهان الغا میکند که با بر سر کار آمدن دولت آقای روحانی راه تغییر را در 
پیش گرفته است و از همه میخواهد که به دولت جدید کمک کنند تا به اهداف خود دست یابد 
در حالیکه اساسی ترین اصول حقوق بشر را همچنان نه تنها بطور سیستماتیک نقض میکند بلکه بر میزان نقض حقوق بشر در ایران نیز افزوده است
علاوه بر اعدامها - پدیده دیگری که در ایران رو به افزایش و نگران کننده است پدیده مرگ تدریجی بسیاری از زندانیان سیاسی در زندانهای جمهوری
اسلامی و قتلهای سیاسی است بطور مثال میتوان از مرگ ستار بهشتی وبلاگنویس – افشین اسانلو از فعالین کارگری – هدی ٍصابر (فعال 
سیاسی – زهرا بنی یعقوب از دانشجویان پزشکی – امیر جوادی فر- محسن روحالامینی – محمد و غلامرضا کامرانی – ابراحیم لطف الاهی – البرز قاسمی – محسن دکمه چی – ذبیح اله محرمی که جسدش در ماه دسامبر سال ۱۹۹۹ در سلولش پیدا شد و بسیاری دیگر نام برد. نیز رِژیم همچنان سیاست سر به نیست کردن مخالفین سیاسی – مذهبی خود را در سراسر شهر ها دنبال میکند که میتوان از قتل عطا اله رضوانی – میعاد افشار- ایرج 
مهدینژاد که همگی بهایی و در شهر بندر عباس توسط عوامل امام جمعه ان شهر از طریق کارد- شلیک گلوله و خنجر بقتل رسیده اند نام برد.بنابراین اینطور بنظر میرسد که تیمهای ترور جمهوری اسلامی همچنان در سراسر شهر های ایران فعالند و از مراکز و نهادهای قدرت در قتل وطن پرستان ایرانی دستور میگیرند و قوه قضاییه هم در امر پیگیری – معرفی و دستگیری این افراد کوتاهی میکند

کانون ایرانی کانادایی حقوق بشر – تورنتو خواهان پایان دادن به همه این اعدامها و قتلهای سیاسی – مذهبی است و از طریق این بیانیه اعتراض و
نگرانی عمیق خود را نسبت به روند رو به گسرش قتل شهروندان ایرانی – منتقد و دگر اندیش....یا دگر مذهب اعلام میدارد

(در پایان بهمراه نهاد بین المللی دیده بان حقوق بشر خواهان گذاشتن موراتوریوم ( پایان دادن 
بر همه اعدامها و نیز قتلهای سیاسی – مذهبی در ایران میباشیم 

بس کنید ! به ایرانی کشی پایان دهید 

کانون ایرانی کانادایی حقوق بشر – تورنتو 
اول دسامبر ۲۰۱۳
http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=29033
اعلامیه ی کانون ایرانی کانادایی حقوق بشر- تورنتو بمناسبت ۱۰ دسامبر 

اخبار روز: www.akhbar-rooz.com 
سه‌شنبه  ۱۲ آذر ۱٣۹۲ -  ٣ دسامبر ۲۰۱٣

به ایرانی کشی در ایران پایان دهید - اعدامها و قتلهای سیاسی را متوقف کنید 


روزی نیست که در صفحات روزنامه ها و وبسایتها خبری از اعدامها ی فردی یا جمعی در ایران نبینیم و نخوانیم. بر اساس گزارش دکتر احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر در ایران از ژانویه ۲۰۱۲ تا جون ۲۰۱۳ تعداد ۷۲۴ تن از هموطنان ما توسط رژیم جمهوری اسلامی اعدام شده اند و نیز بر اساس گزارش دیده بان حقوق بشر تنها در هفته های پس از روی کار آمدن دولت روحانی ۷۱ نفر اعدام شده اند و شمار اعدامهای ثبت شده پس از انتخا بات تا کنون به ۳۲۰ تن رسیده است و این یعنی یک فاجعه انسانی. 

       بجرات میتوان گفت که پدیده شوم اعدام چه در ملا عام و یا در پشت دیوار های زندان و در درون سالنها نگاه نگران ایرانیان و افکار عمو می جهان را بخود معطوف نموده است و ایران را در رده بالای یکی از کشور های اعدام کننده قرار داده است . ایرانیان از خود میپرسند که رژیم را چه شده است و چگونه است که رژیم دیوانه وار دست به اینهمه جنایت میزند و آب از آب هم تکان نمیخورد . اینطور بنظر میرسد که رژیم دوباره راه . 
اعدام و قتل مخالفین سیاسی خود را بطور گسترده در پیش گرفته است – زیرا بغیر از اعدامهای سیاسی که هر از گاهی انجام میگیرد مثل اعدام فعالین سیاسی کرد- بلوچ- یا عرب اهوازی و نیز در میان اعدامهای غیر سیاسی هم گاها نام فعالین سیاسی بچشم میخورد. 
   حال این سوال پیش میآید چگونه است که رژیم به مردم ایران و جهان الغا میکند که با بر سر کار آمدن دولت آقای روحانی راه تغییر را در پیش گرفته است و از همه میخواهد که به دولت جدید کمک کنند تا به اهداف خود دست یابد در حالیکه اساسی ترین اصول حقوق بشر را همچنان نه تنها بطور سیستماتیک نقض میکند بلکه بر میزان نقض حقوق بشر در ایران نیز افزوده است. 
علاوه بر اعدامها - پدیده دیگری که در ایران رو به افزایش و نگران کننده است پدیده مرگ تدریجی بسیاری از زندانیان سیاسی در زندانهای جمهوری اسلامی و قتلهای سیاسی است بطور مثال میتوان از مرگ ستار بهشتی وبلاگنویس – افشین اسانلو از فعالین کارگری – هدی ٍصابر (فعال سیاسی – زهرا بنی یعقوب از دانشجویان پزشکی – امیر جوادی فر- محسن روحالامینی – محمد و غلامرضا کامرانی – ابراحیم لطف الاهی – البرز قاسمی – محسن دکمه چی – ذبیح اله محرمی که جسدش در ماه دسامبر سال ۱۹۹۹ در سلولش پیدا شد و بسیاری دیگر نام برد. نیز رِژیم همچنان سیاست سر به نیست کردن مخالفین سیاسی – مذهبی خود را در سراسر شهر ها دنبال میکند که میتوان از قتل عطا اله رضوانی – میعاد افشار- ایرج مهدینژاد که همگی بهایی و در شهر بندر عباس توسط عوامل امام جمعه ان شهر از طریق کارد- شلیک گلوله و خنجر بقتل رسیده اند نام برد.بنابراین اینطور بنظر میرسد که تیمهای ترور جمهوری اسلامی همچنان در سراسر شهر های ایران فعالند و از مراکز و نهادهای قدرت در قتل وطن پرستان ایرانی دستور میگیرند و قوه قضاییه هم در امر پیگیری – معرفی و دستگیری این افراد کوتاهی میکند. 

کانون ایرانی کانادایی حقوق بشر – تورنتو خواهان پایان دادن به همه این اعدامها و قتلهای سیاسی – مذهبی است و از طریق این بیانیه اعتراض و نگرانی عمیق خود را نسبت به روند رو به گسرش قتل شهروندان ایرانی – منتقد و دگر اندیش....یا دگر مذهب اعلام میدارد. 

در پایان بهمراه نهاد بین المللی دیده بان حقوق بشر خواهان گذاشتن موراتوریوم (پایان دادن) بر همه اعدامها و نیز قتلهای سیاسی – مذهبی در ایران میباشیم. 

بس کنید! به ایرانی کشی پایان دهید 


کانون ایرانی کانادایی حقوق بشر – تورنتو 
اول دسامبر ۲۰۱۳

Wednesday, September 25, 2013

                     در نامه ای به دبیر کل سازمان ملل متحد عنوان شد
ادعانامه ی ۱۵ زندانی سیاسی علیه استبداد حاکم بر ایران

• گروهی از زندانیان «غیرخودی» که کمتر نامی از آن ها در رسانه های عمومی به چشم می خورد، در نامه ای به دبیرکل سازمان ملل متحد خواهان رسیدگی به وضعیت خود در زندان های ایران شده اند ...

اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
چهارشنبه  ٣ مهر ۱٣۹۲ -  ۲۵ سپتامبر ۲۰۱٣



اخبار روز: زندانیان ایران را دو دسته تشکیل می دهند، زندانیان «خودی» و زندانیان «غیرخودی» که در سکوت و گمنامی دوران حبس و محکومیت های غیرقانونی خود را که توام با شرایط غیرانسانی در جمهوری اسلامی است سپری می کنند. پانزده تن از این زندانیان در نامه ی مشترکی به دبیرکل سازمان ملل متحد خود، خواهان رسیدگی به وضعیت خود شده اند.
به گزارش کمیته ی بین المللی علیه اعدام، متن این دادنامه به شرح زیر است:


جناب آقای بان کی مون دبیر کل محترم سازمان ملل متحد!
با تقدیم بهترین سلامها خدمت شما ما امضا کنندگان این نامه از اعماق زندانهای جمهوری اسلامی که سالها است فقط به جرم انسان بودن و به جرم اعتراض محترمانه به شرایط وحشت انگیز زندگی در ایران٬ غیرانسانی ترین رفتارها را تحمل میکنیم از آن سازمان بشر دوست درخواست یاری نموده و امید داریم که صدای ما ستمدیدگان را به گوش بشر دوستان جهان رسانده و از هر گونه اقدام اخلاقی و قانونی و انسانی دریغ نکنید. همانطور که حضرتعالی و همکاران شما و همه انسانهای منصف آگاهی دارند در ایران سیاست تک صدایی و دیکتاتوری آمیخته به فریب و ریاکاری مذهبی همراه با سرکوب نظامی هرگونه فعالیت دمرکراسی خواهی را بر افراد و گروه های نیک اندیش بسته و راه را بر کوچکترین نجوا حتی با خویشتن گرفته است. این استبداد و خودکامگی فردی و قشری ایرانیان را به شیوه های گوناگون تحقیر٬ شکنجه٬ زندان٬ سرکوب و اعدام میکنند و ثروت این مرز و بوم را به حراج میگذارد. دامنه این استبداد و بیدادگری تا آنجا گسترش یافته که ملت ایران از کشور خود بعنوان زندانی بزرگ برای همه ایرانیان یاد میکند و چندان میان زندانیان و کسانی که بیرون از زندان زیر یوغ حاکمان زنده هستند٬ تفاوتی نمی بیند. از آنجا که دیکتاتوری نظامی مذهبی از یک منبع تغذیه میکند وتفاوت چندانی میان منتخبان مردم و منتصبان حاکمیت نمیداند٬ منتخبان مردم را به عمله های خودکامگان و تدارکاتچی خویش تبدیل نموده و اجازه هر گونه نوآوری و نو اندیشی و آزادی و آزادگی را از آنان میگیرد. تجربه سی و پنج ساله ما در این دوران سیاه استبداد مذهبی نظامی اینرا به اثبات میرساند که برای متوقف کردن اندیشه ها تفاتی میان شمشیر و گلوله وجود ندارد به این ترتیب ما تنها گوشه ای از این ستم های رژیم ر ا که بر ما و خانواده یمان بجرم تلاش برای زندگی بهتر روا داشته است بعنوان مستندات زنده ستمگری رژیم بعرض میرسانیم. امیدواریم از هر گونه تلاش بشر دوستانه دریغ ننمایید و شما دردام فریبکاری تلاشهای فریبکاری٬ ریاکاری و دروغ و نیرنگ این قشر خونخوار نیافتید.در اینجا شمه ای از زندگی و مصیبت های وارده بر ما:

۱-عباس بادفر
۲- رسول بداغی
٣- محمد بنا زاده
۴- فرهنگ پورمنصوری
۵- ایرج حاتمی
۶- خالد حردانی
۷- لطیف حسینی
۸- شاهرخ زمانی
۹- صالح کهندل
۱۰- نامق محمودی
۱۱- فرزاد مددزاده
۱۲- زانیار و لقمان مرادی
۱٣- محمد علی منصوری
۱۴- محمد نظری
۱۵- رسول حردانی به اطلاع میرسانیم.


۱-عباس داد فر این جانب درتاریخ ۶.۰۲.۱٣۸۸دستگیر و در شعبه بیست هشت انقلاب بدون داشتن وکیل در پنج دقیقه بطور سری محاکمه و توسط قاضی مقیسه به ده سال زندان محکوم شدم. بدون هیچکونه مدرک٬ شاهد و یا اعترافی!

۲- رسول بداغی من بجرم گفتگو با رسانه های خارجی و بخاطر دفاع از حقوق صنفی معلمان وگوشزد کردن انحراف در سیستم آموزش و پرورش کشور٬ و افشا پایین بودن سن اعتیاد در مدارس٬ جدایی مسئله آموزش و پرورش از علم آموزی و رفتن آموزش و پرورش به سمت و سوی مذهبی صرف ٬ نبود کمترین امکانات آموزشی در مدارس٬ تعطیلی درس هنر و ورزش در مدارس و سیاسی شدن و قربانی سیاست شدن نظام تعلیم و تربیت به شش سال زندان اخراج از آموزش و پرورش محکوم شدم و سایر همکاران من در آموزش و پرورش در زیر فشارهای روحی روانی و معیشتی هستند.

٣- محمد بنا زاده این جانب محمد بنا زاده امیرخیزی با ۶۸ سال سن در تاریخ ۸.۰۹.۸۷ در محل کارم دستگیر و پس از تفتیش محل کار و منزلم به بازداشتگاه ۲۰۹ اوین منتقل شدم. پس از ۲٣ ماه بازداشت و شکنجه بطور غیر قانونی بدون داشتن وکیل توسط قاضی صلواتی محاکمه و به جرم تماس و دیدار با برادران و خواهرانم در کمپ اشرف به پنج سال زندان محکوم شدم. خواهرم کبری بنا زاده امیر خیزی نیز بهمین جرم با وجود اینکه پاسپورت قانونی در دست داشت در فرودگاه دستگیر و بدون داشتن وکیل در چند دقیقه به پنج سال زندان محکوم شد.

۴- فرهنگ پور منصوری. این جانب فرهنگ پور منصوری در سال ۱٣۷۹ به اتهام اخلال در پرواز هوایی دستگیر شدم. در حالیکه بیش از بیست سال نداشتم٬ در یک دادگاه فرمایشی بدون کوچکترین حق دفاعی٬ مدت سیزده سال است که در زندان بسر میبرم. حقوق قانونی مانند مرخصی٬ ملاقات حضوری و داشتن هر زندانی پانزده متر فضای استاندارد٬ حق تلفن و تماس با خانواده به راحتی زیر پا گذاشته میشود. برادرم شهرام پور منصوری نیز دوش به دوش من از همه حقوق قانونی محروم است در حالیکه بیش از هیجده سال نداشت و اکنون سی و یکساله است و همچنان در زندان بسر میبرد.

۵- ایرج حاتمی از سال ۸۹ ما چهار نفر نظامی بدون هیچگونه مدرکی توسط ماموران اطلاعات دستگیر شدیم. بمدت دو سال در زندان انفرادی بسر بردیم. شدیدترین شکنجه های روحی روانی را در حق ما روا داشتند. توهین هتک حرمت و حیثیت کمترین شکنجه های آنان٬ حتی به خود اجازه دادند که وارد حریم خصوصی زندگی خانوادگی ما بشوند. حتی خانواده های ما را نیز تهدید کردند. در دادگاه نظامی در پشت درهای بسته بطور صوری ما را محاکمه کردند. به اتهام اقدام علیه امنیت به زندانهای دراز مدت بدون در نظر گرفتن دو سال زندان انفرادی محکوم شدیم. سایر هم پرونده ایهای من به قرار زیر هستند:
علیرضا فراهانی ۴ سال
.... ۷ سال
بهزاد ترحم
ایرج حاتمی ۱۰ سال

۶- خالد حردانی فعال اجتماعی عرب اهواز بیش از سیزده سال است به اتهام اقدام علیه امنیت کشور و اخلال در امنیت پرواز در زندان هستم. همسرم دوبار بازداشت شده و هشت ماه در زندان بوده است. همسر و برادرم رسول حردانی نیز زندانی شدند. و پرونده سازیهای مجدد در زندان به اتهامات کذب٬ بدون حق مرخصی و داشتن وکیل٬ شکنجه های متعدد و بد رفتاری از طرف ماموران وزارت اطلاعات و تهدیدهای مکرر به جهت خاموش کردن اعتراضات در ارتباط با پرونده مطروحه٬ ندادن اجازه درمان٬ عفونت شدید ریه و معده و دستگاه تنفسی٬ به صورت غیرقانونی همچنان در تبعید هستم و فرزندانم به علت دوری از محل زندان و همچنین ایرادات در رفتارهای ماموران زندان در هنگام ملاقات٬ از ملاقات محروم هستند. حتی برادرم رسول حردانی به خاطر پرونده این جانب بصورت گروگان در زندان با وجود داشتن بیماری " ام – اس" از درمان محروم میباشد.

۷- لطیف حسینی ما فعالان جنبش ملی آذربایجان که خواهان برخورداری ملت آذربایجان از حقوق ابتدایی ملی خود٬ از جمله حق تحصیل به زبان مادری و حق تعیین سرنوشت ملت خود میباشیم٬ سالها است به اتهامات واهی از حقوق اجتماعی خود محروم میشویم دستگیر شکنجه و محکوم به زندان شده ایم. پنج نفر از فعالان این جنبش که اعضا شورای مرکز تشکیلات ینی گاموخ میباشیم به خاطر فعالیت در راستای این حقوق مشرحه در حقوق بین المللی و در حقوق بشر به اتهام تبلیغ علیه نظام و تشکیل گروه غیرقانونی هر کدام به نه سال زندان محکوم شده ایم. لطیف حسینی٬ بهبود قلی زاده٬ محمود فضلی٬ شهرام راسخ و آیت مهر علی بیگلو

۸- شاهرخ زمانی من فعال کارگری شاهرخ زمانی هستم. سی سال است که ساکن تهران میباشم. عضو سندیکای کارگران نقاش تهران هستم و عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای آزاد کارگری در ۱۴ خرداد ۹۰ در بدو ورود به شهر تبریز برای دیدار با پدر و مادرم بدون کوچکترین مدرک توسط ماموران اطلاعات تبریز دستگیر و بعد از چهل روز اعتصاب غذا در اعتراض به شکنجه روحی و جسمی و دستگیری غیرقانونی و تقاضا برای محاکمه در یک دادگاه صالحه همراه با وکیل مدافع و هییت منصفه و ندادن حتی یک سطر بازجویی به سفارش اطلاعات در شعبه یک دادگاه انقلاب تبریز به ریاست قاضی به ۱۱ سال زندان محکوم شده ام که حکم من در دادگاه شعبه ۶ تجدید نظر تایید شد و علیرغم ارائه مدرک به شعبه ۲۹ ایران بر بی گناهی ام٬ آنها قبول نکردند.

۹- صالح کهندل. من در مورخه ۱٣.۱۲ .۸۵ در خیابان ستارخان توسط لباس شخصی ها بطور وحشیانه ربوده شده و به بند ۲۰۹ منتقل شدم. پس از هفت ماه زندان انفرادی در بیدادگاه رژیم درمدت پنج دقیقه به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق به ده سال زندان در تبعید محکوم شدم و در این مدت زندانی شدنم بیش از سی ماه در انفرادی بوده ام و نزدیک به سه سال است که از حق تلفن٬ ملاقات حضوری با خانواده و مرخصی محروم بوده ام و از طرف وزارت اطلاعات بارها سمبلیک اعدام شده ام.

۱۰-نامق محمدی. من پیرمرد کشاورز کرد شصت سال سن دارم، در دورترین روستاهای سقز زندگی میکنم، هنگام بازداشت از زمین کشاورزی توسط ماموران اطلاعات در اطلاعات دستگیر شدم. سه تن از پسرانم را به نام های منوچهر بهزاد و بهنام را نیز دستگیر کردند. در اطلاعات سنندج و تهران خودم و پسرانم زیر شدیدترین شکنجه های روحی و جسمی بمدت ده ماه در زندان انفرادی بسر بردیم مدت هیجده ماه است که خودم هنوز بعنوان قرار بازداشت در زندان هستم. آنها حتی مرا از فرستادن به چشم پزشکی منع کرده اند و نزدیک است چشم هایم را از دست بدهم.

۱۱- فرزاد مددزاده به همراه خواهرم شبنم در تاریخ ۱.۱۲.۸۷ توسط ماموران اطلاعات دستگیر ومدت هفت ماه در سلول انفرادی ۲۰۹ زیر شکنجه های روحی روانی بازجویی شدیم. و در مورخه ۶۰۱۱۰۸۸ در مدت کمتر از ده د قیقه بدون داشتن وکیل به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین به پنج سال زندان در تبعید در گوهردشت کرج محکوم شدیم در مدت حبس از حقوق قانونی یک زندانی مانند تلفن٬ ملاقات حضوری٬ مرخصی و تغذیه و تغذیه و بهداشت و درمان مناسب محروم بوده ایم.

۱۲- زانیار ولقمان مرادی ما در تاریخ ۱۱ و ۱۲ مرداد ۸۸ توسط اداره اطلاعات سنندج دستگیر شدیم و برای ما دو نفر سناریو سازیهای اطلاعات سنندج فقط بخاطر کینه جویی های خانوادگی و عضویت پدرم در حزب کومه له یکی از احزاب کرد ما را به محاربه و حکم اعدام محکوم کردند. در حالیکه در زندان انفرادی زیر شدیدترین شکنجه های جسمی و روحی بودیم و در زندان نیز مانند سایر زندانیان رجایی شهر از حقوق قانونی تلفن و ملاقات حضوری مرخصی و سایر حقوق زندانیان محروم هستیم .

۱٣- محمدعلی منصوری در تاریخ ۱۱ شهریور ۸۶ بازداشت شدم. هفت ماه در بند ۲۰۹ تحت بازجویی بودم. سپس به بند ٣۵۰ منتقل شدم. دادگاه ابتدا شعبه ۲۸ و بعد شعبه ۱۵ در چند دقیقه محاکمه شدم. وکیل خودم را در صحن دادگاه دیدم و فقط حضور فیزیکی داشت. بدون حتی یک برگ سند و یا ادله قانونی مرا به هفده سال زندان محکوم کردند. هم اکنون مانند سایر زندانیان رجایی شهر از حقوق قانونی٬ ملاقات حضوری تلفن مرخصی و تغذیه مناسب محروم هستم.

۱۴- این جانب محمد نظری فرزند عبدالله در تاریخ ۸ .۰٣.۷٣ در سن ۲۲ سالگی به اتهام همکاری با حزب دمکرات کردستان ایران در بوکان دستگیر و به مدت سه ماه در انفرادی بسر بردم. که پس از ده ماه و طی یک دادگاه فرمایشی بدون داشتن وکیل و در طول سه دقیقه توسط قاضی جلیل زاده محاکمه و بدون داشتن کوچکترین مدرک جرم به اعدام محکوم شدم پس از پنج سال حکم اعدام به زندان ابد کاهش یافت. تا کنون مدت ۲۰ سال است که در زندان هستم. بارها به اعتصاب غذا دست زده ام آخرین بار چهل و هفت روز در اعتصاب غذا بوده ام اما آنان بطور شفاهی خواستار مرگ من شده اند و هیچگونه حقوقی برای من بعنوان یک زندانی سیاسی به رسمیت نمی شناسند.

Sudwind , 24thSession of HRC , Farshid Farokh Niya

Sudwind , 24thSession of HRC , Omid Safari

Sudwind , 24thSession of HRC , Mohammad Ahmadi , Iranian asylum seekers ...

Sudwind , 24thSession of HRC , Hassan Talebi , Dublin Law

Sudwind , 24thSession of HRC , Tania Ahmadi Khaliji , What is Asylum

۲۴مین اجلاس سازمان ملل


گزارش چهارمین رویداد موازی کارزار افشای نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران
 
سه شنبه ۲ مهر ۱۳۹۲ - ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۳

123.jpg
روز دوشنبه 23 سپتامبر 2013 (1 مهر 1392)، همزمان با هجدمین روز از آغاز به کار شورای حقوق بشر در مقر سازمان ملل متحد در شهر ژنو ، چهارمین رویداد موازی کارزار افشای نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران نیز در خصوص "پناهجویان ایرانی"، با حمایت و تدارک سازمان غیر دولتی "سودویند" برگزار شد.

سازمان غیردولتی و اتریشی سودویند، در همکاری با همراهان ایرانی خود، از سال 2010 در شورای حقوق بشر از طریق تنظیم موضع گیری ها و تدارک اجلاس های موازی در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران فعال میباشد.

چهارمین رویداد موازی کارزار افشای نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران، در جریان اجلاس جاری در شهر ژنو، با موضوع "پناهجویان ایرانی" و به مدیریت آقای جاوید گوانی ، به شرح زیر برگزار شد: 


Wednesday, September 11, 2013

دولت روحانی و مسئله‌ای به نام «حقوق بشر»

پس از انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران نگاه فعالان و سازمان‌های حقوق بشری به دولت جدید دوخته شده که رئیس جمهور جدید ایران چه موضعی درباره مسایل حقوق بشر خواهد گرفت.

در هفته‌های گذشته احمد شهید که از سال ۲۰۱۱ میلادی توسط شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به عنوان گزارشگر ویژه در  ایران انتخاب شده است نامه‌هایی به دفتر حسن روحانی ارسال کرده و از رئیس جمهور جدید درخواست کرده با سفرش به ایران و تهیه گزارش موافقت کند.

هرچند عباس عراقچی، سخنگوی وقت وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد احمد شهید را گزارشگری منصف نمی‌دانند و او بیشتر در نقش یک اپوزیسیون ظاهر می‌شود. آقای عراقچی همچنین گفت اقدامات احمد شهید اصلاً برای ما قابل فهم و پذیرش نیست که ایشان خارج از چارچوب وظایف با افرادی ملاقات کنند در جاهایی مصاحبه کنند و در مجامعی حاضر شوند که مربوط به مسئولیت ایشان نیست. سخنگوی وقت وزارت امور خارجه اعلام کرد اجازه سفر احمد شهید را به ایران نمی‌دهند.

رئیس قوه قضائیه ایران هم در تاریخ ششم شهریور ماه با اشاره به نامه اخیر احمد شهید به حسن روحانی گفت البته همه ما از انتخاب حسن روحانی خوشحالیم ولی خوشحالی گزارشگر ویژه حقوق بشر وجهی ندارد. چرا که به تعبیر او ارزش‌های دینی و بنیان‌های قانون اساسی و قوانین حقوقی و قضایی نظام اسلامی ایران با آمدن و رفتن رئیس جمهور تغییر نمی‌کند.

محمد جواد لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه هم پنجم شهریور ماه از اینکه گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران از رسانه‌ای به رسانه دیگر می‌رود به شدت انتقاد کرد و او را هنرپیشه‌ای تبلیغاتی خواند که علیه جمهوری اسلامی ایران عمل می‌کند.

در برنامه دیدگاه‌های این هفته به بررسی نگاه دولت حسن روحانی به مسایل حقوق بشر می‌پردازیم. در این برنامه با سه کارشناس و فعال حقوق بشر این موضوع را بررسی می‌کنیم: تقی رحمانی، فعال و تحلیل‌گر سیاسی در پاریس، الهه شریف‌پور (هیکس) مدیر اجرایی همیاران برای حقوق بشر در نیویورک و عبدالکریم لاهیجی رئیس فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر.
دیدگاه‌ها: رئیس جمهور جدید ایران و مسئله حقوق بشر
در ابتدا با آقای تقی رحمانی شروع می‌کنیم و این سئوال را می‌پرسیم که آقای روحانی که در طول این مدت از گفت‌وگو و مذاکره با دنیای غرب بر سر مسایل اختلافی سخن گفته‌اند اما سخنگوی وزارت خارجه ایشان اعلام کرده که ما به آقای احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران اجازه ورود نمی‌دهیم و به نوعی باب گفتگو را فعلا بستند. شما در این باره نظرتان چیست؟

به نظر من کاری صورت نگرفته. ولی اگر من خودم را بخواهم بگذارم جای این سیستمی که در حال حاضر هست آقای روحانی یک بوروکراتی است با لابی در درون حاکمیت و تلاش می‌کند که حتی زندانیان و رهبران جنبش سبز را آزاد کند. از یک طرف دیگر اجازه ورود احمد شهید با هماهنگی با رئیس قوه قضائیه باید صورت بگیرد و مواضع رئیس قوه قضائیه الان تند و گاهی خیلی افراطی و در  عین حال با مغلطه در موضوع حقوق بشر است
و با شاهد مثال‌هایی که می‌آورد مدام حقوق بشر حمله [می‌کند].

به این خاطر این موضع در درون حاکمیت اگر باشد قابل نقد [است]. ولی یک مشکلی که در حکومت جمهوری اسلامی در میان اصلاح‌طلبان وجود دارد، اینها دنبال امنیت دولت اند و در مقابل راست‌ها که دولت امنیتی می‌خواهند به وجود بیاورند. امنیت دولت کمتر به مسایل مدنی توجه می‌کند. ولی باید توجه کنند همین هم پاشنه آشیل‌شان خواهد [بود]. چون برای حتی معامله با جناح راست افراطی به حمایت مردم نیاز دارند و حمایت حقوق مردم به اصطلاح به نفعشان خواهد بود و مسئله حقوق بشر یک مسئله مردمی است.

مسئله دوم. به نظر من اگر آقایان راست می‌گویند... این را باید حقوق‌دان‌هایی مثل آقای لاهیجی و حقوق‌دانان دیگر توضیح دهند مثل خانم هیکس (شریف‌پور) در وهله دیگر وقتی اینها می‌گویند این گزارش سیاسی است اجازه بدهند آقای احمد شهید بیاید حرف‌های اینها را هم گوش بکند خود به خود به تعادل می‌رسد. یعنی صرفا با یک اتهام که مسئله‌ای حل نمی‌شود. این روش به اصطلاح روش جواب‌ناداده‌ای است. ولی من یک مقدار هم خودم را جای آنها می‌گذارم به نظر من آقای روحانی دنبال لابی‌هایی هست و الان هم بحث‌هایی هست که بتواند افراد را آزاد کند. ولی این به نظر من با رفتار تعامل با جهان و جامعه جهانی هماهنگ نیست.

آقای لاهیجی، صحبت‌های آقای رحمانی را شنیدید. من می‌خواهم ببینم که به هر حال آقای روحانی در صحبت‌های خودش در کنفرانس‌های خبری بحث از گفتگو که می‌کند سعی می‌کند حداقل در زبان و ادبیات این مسئله را رعایت کند که ما اهل گفتگو هستیم. اما در این مورد حتی با این زبان هم صحبت نشد و خیلی رسما و علنا اعلام شد که اجازه ورود به آقای احمد شهید را نمی‌دهیم چون آدم منصفی نیست. شما نگاهتان به این قضیه چیست؟

نخست من باید یادآوری کنم که جمهوری اسلامی با آقای احمد شهید مذاکره می‌کند منتها در ژنو. یعنی رئیس هیات نمایندگی جمهوری اسلامی بارها و بارها با آقای احمد شهید به درخواست آقای احمد شهید گفتگو کرده. بنابراین این یک دروغ بزرگی است که بگویند ما با احمد شهید گفتگو نمی‌کنیم. ولی نمی‌خواهند پای احمد شهید به ایران برسد. به لحاظ اینکه در گذشته گزارشگرهای دیگری که رفتند دیدند که رسیدن پای گزارشگر به ایران یعنی بیرون آمدن بسیاری از خبرهایی که ما به جامعه بین‌المللی می‌دهیم و هیئت جمهوری اسلامی چه در داخل و چه در خارج همیشه تکذیب می‌کند و با رفتن گزارشگر ویژه خب مسلم می‌شود که این اخبار و این گزارش‌ها واقعیت دارد. با بازدید از زندانها، با گفتگو با زندانیان و دیگر مسایل.

این با جمهوری اسلامی نیست که بگوید آقای احمد شهید از حوزه بیطرفی خارج شده. تشخیص سندیت یا بی‌اعتباری گزارش گزارشگر ویژه با همان مرجعی است که گزارشگر ویژه را تعیین کرده یعنی با شورای حقوق بشر.
دوم اینکه این با جمهوری اسلامی نیست که بگوید آقای احمد شهید از حوزه بیطرفی خارج شده و... به خاطر اینکه تشخیص سندیت یا بی‌اعتباری گزارش گزارشگر ویژه با همان مرجعی است که گزارشگر ویژه را تعیین کرده یعنی با شورای حقوق بشر. ولی به عقیده من مسئله عمیق‌تر از اینهاست. مسئله این است که در موازنه قوا بین دولت چه به ریاست آقای روحانی باشد و چه با دیگران... این را به تجربه دوران آقای خاتمی می‌گویم. برای اینکه در دوران آقای خاتمی بود که پای گزارشگران ویژه به ایران باز شد و گفته من بر اساس تمام گزارش‌هایی است که بعدا علاوه بر گزارش‌های کتبی خصوصی به من دادند. و از جمله دوستم آقای لویی ژوانه، رئیس گروه کاری مربوط به بازداشت‌های خودسرانه.

واقعیت این است که در این موازنه قوا که بین قوه قضاییه و دولت از یک طرف و بعد نهادهای امنیتی و قوه قضاییه... شما این خبر چند روز اخیر را ملاحظه کنید رونقی ملکی که الان در شرایط بسیار خطرناکی زندگی می‌کند. بالاخره ناگزیر می‌شوند او را به بیمارستان می‌فرستند. ولی چند ساعت بعد یک عده پاسدار می‌روند از بیمارستان در می‌آورند و برمی‌گردانند زندان. یعنی می‌خواهم بگویم روابط و موازنه قوا در جمهوری اسلامی خیلی پیچیده‌تر از این است که آدم بتواند به همین صورت از دور قضاوت کند که آیا آقای روحانی یا رئیس دولت دیگری که بخواهد تغییراتی بدهد قادر به انجام این تغییرات خواهد بود یا نه. متاسفانه تجربه دوران آقای خاتمی در خاطر من هست. و من را نسبت به تحقق برنامه‌هایی که آقای روحانی به طور کلی در ارتباط با وضعیت آزادی‌ها و به قول خودشان حقوق شهروندی و دیگر مسایل در دوره ریاست جمهوری داده، زیاد خوشبین نمی‌کند.

آقای لاهیجی، در صحبت‌هایتان به مسئله گزارشگران قبلی اشاره شد. در حالی که هم آقای گالیندو پل، همین کاپیتورن در گزارش‌هایی که به ایران می‌آمدند و گزارش می‌دادند وقتی که می‌توانستند وارد ایران شوند خب هم نشانه‌ای از تعامل جمهوری اسلامی با گزارشگران بود و هم گزارش‌های به نسبه معتدل‌تری بود. فکر نمی‌کنید اگر آقای احمد شهید به ایران بروند گزارش‌های متعادل‌تری را صادر کنند، برخلاف صحبت شما که گفتید اگر به ایران برود جمهوری اسلامی نمی‌خواهد به آن چیزهایی که می‌خواهد دسترسی پیدا کند؟

مسئله گزارش تند و ملایم نیست. مسئله گزارش مبتنی بر واقعیت‌هاست. یعنی بر دلایل و مستندات. آقای احمد شهید تعداد اعدام‌ها را از خودش استخراج نمی‌کند. تعداد اعدام‌هایی که جمهوری اسلامی می‌کند هرچند که جمهوری اسلامی آمار نمی‌دهد ولی از لابه‌لای خبرهایی که در روزنامه‌های ایران در می‌آید استخراج می‌شود توسط سازمان‌های حقوق بشر به آقای احمد شهید داده می‌شود و آقای احمد شهید آن را در گزارشش می‌آورد. مسئله بدرفتاری، شکنجه زندانی‌ها، با بازداشت‌شدگان به ویژه پس از وقایع انتخابات چهار سال پیش را آقای احمد شهید مستند کرده به شهادت کسانی که در خارج از کشور بوده. از این نوع مسایل. من می‌گویم که جمهوری اسلامی با ندادن ویزا به آقای احمد شهید همیشه این دستاویز را برای خودش حفظ کرده که بگوید نه آقا اینها ارقامی است که مبتنی بر هیچ سند و مدرک و واقعیتی نیست. ولی وقتی آقای احمد شهید به ایران برود، به داخل زندان‌های ایران برود  و آنجا زندانی‌ها شهادت مستقیم به آقای احمد شهید بدهند یا خانواده‌هایشان و دیگران و همه مسایل نقض حقوق بشر، دیگر این حربه را از دست جمهوری اسلامی خواهد گرفت.

خانم شریف‌پور، شما فکر می‌کنید چه تفاوتی است بین گزارش‌ها و عملکرد و حتی رفتار آقای احمد شهید با گزارشگران سابقی که وارد ایران می‌شدند، آقای گالیندوپل و آقای کاپیتورن بین این افراد تفاوت‌هایی وجود دارد که به هر حال جمهوری اسلامی در آن دوره‌ها به این دو گزارشگر اجازه ورود به ایران داد اما در مقابل آقای احمد شهید حتی دولت آقای روحانی رسما و علنا اعلام می‌کنند که حق سفر ندارند.

من اگر اجازه داشته باشم به چند مسئله که در صحبت‌های آقای رحمانی و استاد بزرگوار آقای دکتر لاهیجی اشاره شد... اگر اجازه داشته باشم... دولت آقای روحانی هنوز بعد از سفرشان به نیویورک و بعد از حضور هیات نمایندگی ایران در شورای حقوق بشر وقت دارد که عکس‌العملی نشان بدهد به سفر آقای احمد شهید به  ایران. ما در طول ۳۴ سالی که از عمر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران می‌گذرد، آقای احمد شهید چهارمین گزارشگر ویژه بررسی حقوق بشر در ایران است. و همانطور که آقای دکتر لاهیجی هم فرمودند گزارشگران ویژه موضوعی به ایران سفر کردند. گزارش آقای کاپیتورن، آقای گالیندوپل بعد از سفر از ایران... من با شما کاملا هم عقیده نیستم که موضعی معتدل‌تر گرفتند. باید دید هدف از سفر یک گزارشگر و تعیین یک گزارشگر ویژه برای سفر به یک کشوری در درجه اول چی هست.

حتی کسی که با آقای کاپیتورن (گزارشگر قبلی) صحبت کرده بود بعدها در زندان اوین اعدام شد. دوای درد ایران سفر آقای احمد شهید به ایران نیست.
مسئله ارزشی وجود یک گزارشگر ویژه این است که برود و یک گفتمانی با مقامات جمهوری اسلامی ایران باز کند و کمکی کند که این معضلات و مشکلاتی که در این گزارش‌ها بهش اشاره شده... ما از این بالاتر نداریم که در سه سال گذشته دبیرکل سازمان ملل متحد هم گزارش ویژه‌ای راجع به وضعیت وخیم نقض حقوق بشر در ایران به مجمع عمومی هر سال ارائه می‌کند. مسئله این نیست که آقای احمد شهید برود ایران از یک زندان یا دو زندان بازدید کند وگزارشی بنویسد. ما هیچکدام یادمان نرفته که آقای گالیندوپل به زندان اوین رفت دیوارهای اوین را رنگ کردند و حتی کسی که با آقای کاپیتورن صحبت کرده بود بعدها در زندان اوین اعدام شد. دوای درد ایران سفر آقای احمد شهید به ایران نیست.

از آنجا که شما فرمودید موضع آقای روحانی هنوز موضع‌گیری نکرده ولی آقای احمدی‌نژاد روز اولی که پایش را گذاشت به نیویورک گفت مسئله حقوق بشر نخ‌نما شده. در طول هشت سالی که زمام قدرت را در ایران به دست داشت هیچ اهمیتی به مسئله حقوق بشر نمی‌داد. گزارشات آقای احمد شهید همگی صحیح و کامل هست. اگر ذره‌ای اگر مسئله‌ای در این گزارشات بود که خلاف واقع بود مقامات جمهوری اسلامی می‌توانستند به راحتی آقای احمد شهید و کمیساریای عالی حقوق بشر و شورای حقوق بشر را در مجامع بین‌المللی اعلام کنند که این گفته‌ها گفته‌های دقیقی نیست و کذب محض است. ولی عملکرد آقای احمد شهید متاسفانه به دلیل این که نتوانسته به کشور ایران برود به نظر من به نظر کسی که دوشادوش بقیه در انتخاب یک گزارشگر ویژه سعی خودش را کرده و همیشه گفته که اهمیت خاصی دارد که ایران یک گزارشگر ویژه داشته باشد، عملکرد آقای احمد شهید عملکردی نبوده که برای کسی که برای پیشبرد و ارتقای حقوق بشر سعی کند که یک گفتمان با مقامات جمهوری اسلامی ایجاد کند. هم آقای دکتر لاهیجی و هم آقای رحمانی می‌دانند که مقامات کمیساریای عالی مستقیما با آقای لاریجانی، مستقیما با ستاد حقوق بشر در تماس هستند.

دولت جمهوری اسلامی، قوه قضائیه از خانم ناوی پیلای دعوت کرده، کمیسر عالی حقوق بشر، که به ایران برود. همه این ارتباطات هست در ژنو. ولی متاسفانه، این نظر شخصی من است، که وقتی که من یک مثالی برای شما می‌زنم... اگر وقت باشد... زمانی که من در سال ۹۶ همزمان که آقای کاپیتورن در ایران بودند، در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، آقای عابد حسین و بقیه گزارشگرها هم بودند، من به عنوان نماینده سازمان نظارت بر حقوق بشر هم به ایران دعوت شده بودم برای بررسی وضعیت حقوق بشر قبل از انتخابات مجلس پنجم. من در یک روزی از آقای عابد حسین گزارشگر ویژه آزادی بیان خواستم که اگر امکان داشته باشد از تسهیلات سازمان ملل استفاده کنم از دفتر سازمان ملل در تهران و همراه ایشان نه در ملاقات ایشان بلکه همراه وسیله نقلیه ایشان به قم بروم چون من هم مایل بودم که با مرحوم آیت‌الله منتظری که در حصر بودند در آن زمان ملاقات جداگانه‌ای داشته باشم. آقای عابد حسین به من گفتند در آن زمان که الهه اگر تو با ماشین من بیایی بعدا حمل بر این خواهد شد که من تحت نفوذ نماینده سازمان دیدبان حقوق بشر هستم و باید استقلال خودمان را حفظ کنیم.

آقای احمد شهید موضع‌گیری‌هایی که می‌کنند، حضورهایی که در بعضی جلسات و پنل‌ها حضور به هم می‌رسانند من در گزارش ایشان هیچ نقطه ضعفی نمی‌بینم. در عملکرد ایشان هست. به عنوان مثال دنیا دنیای تغییر یافته دنیای دیجیتالی شده. دنیای تلویزیون و ماهواره شده. وقتی که یک اپوزیسیون کسی که معتقد هست به براندازی جمهوری اسلامی از طریق مسالمت‌آمیز و هیچ انتقادی هم در آن نمی‌بینم، وقتی عنوان می‌کند که روز گذشته با آقای احمد شهید ملاقات کرده علنا و عکس‌هایش هم هست و بعد می‌گوید که گزارش من سازمان من کاملا در گزارش آقای احمد شهید انتقال پیدا کرده، این بهانه را... توجه داشته باشید که این بهانه را می‌دهد دست مقامات جمهوری اسلامی که بگویند آقای احمد شهید سیاسی عمل می‌کند. که اگر آقای احمد شهید محافظه‌کاری بیشتری ملاقات‌هایشان را... محل ملاقات‌هایشان را... نوع ملاقات‌هایشان را انتخاب کنند بهانه‌ها را از دست جمهوری اسلامی می‌گیرند.

آقای رحمانی، شما صحبت‌های خانم شریف‌پور را شنیدید. شما فکر می‌کنید آیا این انتقاداتی که در بخش‌هایی از عملکرد آقای احمد شهید خانم شریف‌پور گرفتند، آیا بخشی‌اش به عملکرد خود دولت و حاکمیت جمهوری اسلامی بر نمی‌گردد؟

بله. دولت جمهوری اسلامی باید بپذیرد که آقای احمد شهید برود آنجا و ببیند. ولی یک تجربه‌ای من بگویم به عنوان این که آقای کاپیتورن آمد توی زندان و آن موقع من زندان بودم. گالیندوپل همچنین این آقای لویی ژوانه هم زندان بودم. ببینید. نسبت حقوق بشر با جامعه ما و زندان... حقوق بشر باعث شد ما را خفه نکنند. ولی توجه حقوق بشر باعث شد بخش افراطی حکومت ما را بیشتر تحت فشار قرار داده. ولی خوبی اش این بود که مصونیت‌های جانی برای بعضی زندانی‌ها ایجاد شد. تضمین‌هایی که بیشتر داغان نکنند و بیشتر زخمی نکنند. یک فشار من می‌گویم موثر. رفتار فعالان حقوق بشری به خصوص ایرانی‌ها یک حرکت موثر...  در درون جمهوری اسلامی یک بازی است معمولا وقتی اصلاح‌طلبان می‌آیند فضا بازتر می‌شود. به نظر من تندروها که الان در قوه قضاییه دست بالا را دارند همچنان می‌خواهند آن فضای هشت سال پیش را حفظ کنند. آنها دارند الان با این زبان حرف می‌زنند. منطق آقای لاریجانی گمان نکنم منطق آقای روحانی باشد. به مرور زمان آقای روحانی هم باید تجربه کند به این سمت برود که فضا را باز کند. این به نظر من یک مقدار زمان می‌خواهد.

حقوق بشر باعث شد ما را خفه نکنند... این بود که مصونیت‌های جانی برای بعضی زندانی‌ها ایجاد شد.
آن موقع اگر این زمان وجود داشت جمهوری اسلامی می‌تواند در مقابل ادعاهایی که از طرف آقای احمد شهید غلط می‌داند بیاورد و در مورد آن قضاوت نهایی صورت بگیرد. ولی این منظر را هم باید نگاه کنید که یک مقدار درک خارجی‌ها به میزان اختیارات این قوا در ایران مشخص نیست. مثلا رئیس جمهور در ایران یک جاهایی اصلا اختیار ندارد و چندان نمی‌تواند بازیگر باشد. الان مثلا من گفتم. اول هم توضیح دادم که ایشان الان در صدد آزادی زندانیان جنبش سبز و برداشتن رفع حصر آن سه نفر است و تلاش هم کرده. ولی خب حیطه مسئولیتش نیست. این به لابی‌گری‌ها، مانور خاص جامعه مدنی نیاز دارد و همچنین درخواست نهادهای حقوق بشری. یک مقدار به نظر من پیچیده است و یک مقدار هم این مسئله زمان بر است ولی دقت هم باید بکنید. تناسب قوای سیاسی در ایران به نحوی است که اگر آقای روحانی برود افراد تندتر و افراطی‌تر مثل احمدی‌نژاد حاکم خواهند شد. آقای روحانی هم با چالش‌های زیادی مواجه است. این چالش‌ها نیاز دارد راه حل‌هایی هم برای حل مسئله ارائه دهیم. البته حقوق‌دانها و آنها که واردند درخواست درست حقوقی دارند. مجامع جهانی درخواست حقوقی دارند. ولی آنها که نگاه سیاسی دارند نه حقوق بشر سیاسی باید راهکارهایی هم ارائه دهند طرح کنند که اگر آقای روحانی توانست انجام بدهد و اگر نتوانست پاسخگو باشد.

ما الان در حقیقت وارد این دوره و این مقطع و این نوع چالش با دولت روحانی هستیم و به خصوص آن نگاه افراطی که بخشی در قوه قضائیه هنوز وجود دارد و دوست هم دارد که اصلا کل بازی به هم بخورد و مواضع آقای لاریجانی معاون حقوق بشر قوه قضاییه که دیگر اظهر من الشمس است و جای مثال زدن نیست. ایشان اصلا حقوق بشر را ملعبه می‌داند و نگاهش به حقوق بشر اصلا یک نگاه منفی است و هرجا هم لازم باشد به نفعش باشد بهش استناد می‌کند. به این گزارش‌های عفو بین‌الملل در کشور آمریکا اینها استناد می‌کنند. وقتی به ایران می‌رسد می‌گویند سیاسی است. این مشکل هم هست و وجود دارد. ولی به نظر من باید رفت جلو و الان به یک راه حل‌های تعاملی طرح کرد. مسئله حقوق بشر را به شکل‌های تعاملی که بشود این بندها را تغییر داد و قوانین را در ایران بشود تغییر داد، بهش نگاه کرد و به چالش کشید.

آقای لاهیجی، در یکی دو دهه اول انقلاب قبل از اینکه مسئله هسته‌ای مطرح شود غربی‌ها بیشتر به مسایل حقوق بشر در ایران اهمیت می‌دادند. الان هم گویا دولت جمهوری اسلامی فهمیده که الان اولویت دنیای غرب مسئله هسته‌ای است و مسئله حقوق بشر در ایران از اهمیت کمتری به نسبت آن برخوردار است. آیا از این فضا دولت جمهوری اسلامی نمی‌تواند استفاده کند که به نسبت به مسئله حقوق بشر کم اعتناتر باشد یا اهمیتی ندهد؟

اصولا مسئله حقوق بشر یا دیگر اختلافاتی که جامعه بین‌المللی با یک دولت و از جمله جمهوری اسلامی ایران دارد در گرو این است که اصلا یک دولتی سیاستش در مسیر گفتگو، مذاکره و رسیدن به تفاهم با جامعه بین‌المللی است یا نه، سیاست درهای بسته را پیش می‌گیرد. در زمان آقای رفسنجانی با توجه به اینکه در دوران جنگ ایران و عراق ایران دچار یک انزوای غیرقابل قبول برای جمهوری اسلامی و بدون سابقه بود و بعد هم احتیاج داشتند به این که از هر جهت تجدید نظر کنند در سیاست هشت نه ساله دوران جنگ، بنابراین رفتند به سیاست جامعه باز. یعنی درهای ایران را باز کردند به روی ناظران بین‌المللی و شروع کردند به گفتگو کردن. درباره خیلی از مسایل و از جمله مسئله حقوق بشر. فقط مسئله میلیاردها معاملاتی که با کشورهای غربی و در صدر آنها آلمان می‌شد که مسئله حقوق بشر نبود که. بسیاری از مسایل بود. در همان زمان است که حقوق بشر هم مطرح می‌شود و ناظران سازمان ملل هم به ایران می‌روند و گزارشگر ویژه راجع به ایران و یا گزارشگران موضوعی.

ولی مسئله الان مسئله این نیست که به ویژه دوران یعنی از دوره دوم ریاست جمهوری خاتمی بگیرید تا هشت ساله دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد. مسئله اصلا تغییر سیاست است. یعنی جمهوری اسلامی رفته دومرتبه به سمت سیاست درهای بسته. من نمی‌خواهم دفاع از آقای احمد شهید را به عهده بگیرم. ولی مسئله این است که درهای ایران طی شش هفت سال گذشته بر روی تمام گزارشگران سازمان ملل بسته بوده. فارغ از اینکه آیا احمد شهید در روشی که پیش گرفته تمام زوایای قضایا و جوانب احتیاط را رعایت کرده یا نکرده. هیچ گزارشگری طی شش سال گذشته پایش به ایران نرسیده. بله. جمهوری اسلامی همیشه چون سیاستش ما در مجمع عمومی دیدیم، در کمیته سوم دیدیم، در کمیسیون شورای حقوق بشر گذشته، در شورای حقوق بشر کنونی... جمهوری اسلامی سیاستش سیاست معامله است. بنابراین از طریق دوستی، از طریق دعوت، از طریق پاکت دادن، پاکت‌های نقدی... پول... می‌دانید... سعی می‌کند هیات‌های نمایندگی را بخرد. از جمله کمیسرهای کمیساریای حقوق بشر را به ایران برای مهمانی دعوت کند.

ما این را با خانم اما رابینسون دیدیم. با خانم لوییزا آربر هم دیدیم. با خانم پیلای هم چندین بار دیدیم. خوشبختانه خانم پیلای در اثر زنهارهایی که بهش داده شده گفت بارها به جمهوری اسلامی پاسخ داده که پذیرش دعوت منوط به پذیرش احمد شهید است. یعنی اگر پای احمد شهید به مجرد اینکه از ایران درخواست ویزا کرد، به ایران رسیده بود اصلا موجبی برای گفتگو با سازمانهای سیاسی و از جمله سازمانهایی که می‌خواهند براندازی کنند موردی نداشت. ولی وقتی که درهای ایران به روی گزارشگر ویژه بسته است... گزارشگر ویژه برای مستند کردن گزارش خود چاره‌ای جز گفت‌وگو با همه سازمان‌های سیاسی فارغ از مواضع سیاسی‌شان، فارغ از هدف‌هایشان ندارد. به خاطر اینکه در غیر این صورت گزارش یک گزارش یک‌جانبه خواهد بود.

اجازه بدهید آخرین پرسش را از خانم شریف‌پور داشته باشم. اگر آقای روحانی و دولت ایشان نخواهند درهای حقوق بشر را بر روی گزارشگران ویژه و همچنین سازمانهای بین‌المللی باز کنند و همچنان این درها را بسته نگاه دارند، فکر می‌کنید در وجهه آقای روحانی در وجهه دولت ایشان و تاثیراتی که ممکن است روی دولت ایشان بگذارد چه اتفاقی خواهد افتاد و این سازمان‌های بین‌المللی چگونه نگاه خواهند کرد به دولت آقای روحانی؟

باید فرصت داد به دولت آقای روحانی. اولا اضافه کنم که یک گزارشگر ویژه بایستی با تمامی اقشار، اپوزیسیون، گروه‌های برانداز و حتی مسلح هم گفتگو داشته باشد. این به این معنی نیست که اگر گزارشگری گفتگو نکند گزارشگر خوب یا بدی هست. ولیکن آقای روحانی به هر حال سیاست خارجی‌شان تحت ریاست آقای دکتر ظریف آنچه که من پیش‌بینی می‌کنم سعی می‌کنند که به جامعه بین‌الملل به خصوص نهادهای بین‌المللی حقوق بشر، فعالان حقوق بشر همان مسئله تعامل و گفت‌وگو را درهایش را باز کنند. امید بر این است که آقای احمد شهید راهکارهای عملی برای بهبود و ارتقاء حقوق بشر ارائه دهد.

دولت آقای روحانی بیشتر از چند ماه دیگر فرصت ندارد و برای ماها که مسایل حقوق بشر را از نزدیک دنبال می‌کنیم متاسفانه خارج از ایران فقط یک سال بیشتری نمانده که آقای روحانی و دولت آقای روحانی و کسانی که در این دولت هستند به نظر می‌رسد که اینقدر با جامعه بین‌الملل و روابط بین‌الملل و دنیای خارج آشنایی کامل داشته باشند که بدانند در کنار مذاکرات هسته‌ای مسئله حقوق بشر هم یک اهرم بسیار بسیار پر اهمیتی است.

دولت جمهوری اسلامی و عملکرد آن در سال آینده در ماه ژوئن دوباره برای بررسی دوره‌ای در شورای حقوق بشر پرونده‌اش بررسی خواهد شد. دولت آقای روحانی و آقای دکتر ظریف باخبر هستند از این مسئله و من مطمئن هستم که می‌دانند یکی از این اهرم‌ها مسئله حقوق بشر است و تا زمانی که درها را برای گفتگو با نهادهای بین‌المللی باز نکنند و تا زمانی که پیشنهادها را پذیرا نباشند مسئله هسته‌ای ایران هم اگر حل شود مشکل حقوق بشر هم باید حل شود و امیدوار هستیم که دولت آقای روحانی این مسئله را که من مطمئن هستم به آن اطلاع کامل دارند قدم‌هایی را بردارند. زمان زمان کوتاهی است. من این مثال را می‌زنم. ماه عسل ایشان در رابطه با حقوق بشر فقط یک سال است. باید دید قدم به قدم مقامات دولت آقای روحانی چه خواهند کرد.  

Thursday, August 1, 2013

گزارش سفر دکتر احمد شهید به تورنتو جهت دستیابی به حقایق

استقبال جامعه ایرانی از سفر دکتر احمد شهید گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران

دکتر احمد شهید در ادامه ی سفرهای خود به سراسر جهان جهت دستیابی به حقیقت در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران – از تاریخ 23 تا 28 جولای- به تورنتوی کانادا سفر کرد. ایشان در این سفر با اقشار و نمایندگان مختلف جامعه ایرانی ساکن تورنتو کانادا از جمله روزنامه نگاران – اعضای سازمان دگرباشان جنسی ایرانی (ایرکو) – اعضای جامعه بهایی – نمایندگان کردها و آذری (ترکهای) مقیم تورنتو – نمایندگان احزاب و سازمانهای سیاسی – فعالان نهادهای مدنی – شخصیت های علمی و ….دیدار و گفت و گو کرد. روزانه این دیدارها  به صورت فردی و یا گروهی از ساعت نه صبح شروع و تا ظهر ادامه داشت – با یک زمان یک ساعته برای نهار – و مجددا از دو بعد از ظهر شروع تا ساعت پنج یا شش ادامه می یافت  و در مجموع بیش از ده تن از ایرانیان را هر روزه شامل می شد.

در این نشست ها دکتر احمد شهید با تیم همراهش جلسات را هدایت می کرد.
این جلسات که از قبل و با هماهنگی کانون ایرانی کانادایی حقوق بشر – تورنتو انجام می شد، افراد و گروه های مختلف ایرانی را در بر می گرفت. ایرانیان به همراه مدارک و اسناد و با وقت از قبل تعیین شده به دیدار دکتر احمد شهید می آمدند و مسایل و موارد نقض حقوق بشر در مورد خود یا گروه خود را با او در میان می گذاشتند.
کنفرانس مطبوعاتی
فشرده مطالبی که دکتر احمد شهید در کنفرانس مطبوعاتی روز جمعه 26 ژوییه در پاسخ به سئوالات حاضران اظهار داشت:
“گزارش من باعث شده تا کشورهای بیشتری با مسایل نقض حقوق بشر در ایران آشنا شوند . و همچنین نشان می دهد که گزارشات من موفقیت آمیز بوده است به این دلیل که اگر قبلا کشورهای بیشتری در مجمع عمومی از ایران پشتیبانی می کردند هم اکنون این پشتیبانی کمتر شده است. گاهی شده یک گزارش من باعث نجات جان یک فرد محکوم به اعدام شده است. ممکن است کسی فکر کند که تلاش من بیهوده است – اما این طور نیست گزارشات من و ثبت آنها باعث می شود تا بسیاری از موارد نقض حقوق بشر فراموش نشود. در جلسات حقیقت یابی چنانچه کسی ادعا کند در زندان بوده است – من سابقه او را بررسی می کنم و از دو منبع اطمینان حاصل می کنم که حرف ها و گزارشش موثق باشد.
فرق ایران با کشورهای دیگر مثلا عربستان یا اسراییل این است که مقامات ایران مرا  از رفتن و دیدن از زندان ها و زندانیان منع کرده اند در حالی که گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل در امور عربستان می تواند به آن کشور رفته و گزارش تهیه کند و یا مثلا گزارشگر سازمان ملل در امور اسراییل می تواند به مناطق اشغالی رفته و گزارش تهیه کند.
رژیم ایران گزارشات من را قبول ندارد و بر من می تازد اما خود از گزارشات گزارشگران در امور  دیگر کشورها جهت مقاصد خود استفاده می کند.
در تهیه گزارش، تا تاثیرات آن،  صبر بخشی از پروسه است. “
سخنرانی در مرکز مانک دانشگاه تورنتو
پس از کنفرانس مطبوعاتی در روز جمعه دکتر شهید راهی مرکز مانک دانشگاه تورنتو برای ایراد سخنرانی شد. بسیاری از چهره های فعال ایرانی به همراه عده ای از استادان و دانشجویان کانادایی در این سخنرانی حضور داشتند. خلاصه مطالبی  که دکتر شهید مطرح کرد چنین بود:
“خوبه که شنوندگان من ـ ایرانی و کانادایی – با هم در اینجا حضور دارند . من در کارم مستقل عمل می کنم . سازمان ملل به من یک کارمند و یک بودجه ای را اختصاص داده برای دستیابی به حقیقت. تاکنون با 500 ایرانی مصاحبه کرده ام که این مصاحبه با فرد یا گروه یک تا یک ساعت و نیم طول کشیده است. با توجه به این که از رفتن به ایران برای تهیه گزارش در مورد نقض حقوق بشر توسط رژیم ایران منع شده ام  – این نوع مصاحبه برای دستیابی به حقیقت تنها وسیله ای ست که در اختیار دارم. وسیله ی دیگری که من در اختیار دارم برای این کار – دو گزارش سالانه است یکی برای مجمع عمومی و دیگری برای شورای حقوق بشر که هر گزارش نباید از 10700 کلمه تجاوز کند.
در مجمع عمومی 47 عضو سخنرانی می کنند و منهم 45 دقیقه وقت دارم که برای 190 عضو سخنرانی کنم. تاکنون 13 قطعنامه علیه ایران صادر شده که رژیم ایران باید به آنها پاسخ دهد. در نیویورک هم قطعنامه علیه ایران صادر شده که رژیم ایران باید به آن پاسخ دهد. رای بالا علیه ایران  در مجمع عمومی باعث می شود تا هیئت ایرانی نگران شده و پس از بازگشت به ایران تصمیماتی در این مورد اتخاذ نماید.

گزارشات من بر اساس کدها و استانداردهای سازمان ملل تهیه می شود و ما پس از هر گزارش به ایران زمان می دهیم تا پاسخ دهد. تا به حال در گزارشاتم به 180 مورد نقض حقوق بشر در ایران اشاره کرده ام که  رژیم ایران تعدادی را قبول و بسیاری را رد کرده و ندیده می گیرد. رژیم ایران معتقد است که سازمان ملل مخصوصا با گزارشاتش ایران را هدف حملات خود قرار داده – در حالی که چنین نیست – شورای حقوق بشر سازمان ملل نقض حقوق بشر در اسراییل و عربستان را هم گزارش می کند.
چنانچه کشوری از سفر گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل  به کشور خود جلو گیری کند، نشانگر آن است که در آن کشور اتفاقات بدی افتاده و یا می افتد که رژیم آن کشور نمی خواهد گزارشگر به آنجا سفر کرده و موارد را گزارش کند و این نگران کننده است.”
دکتر احمد شهید در ادامه سخنرانی اش به موارد متعدد نقض حقوق بشر پرداخت و در پایان به سئوالات حاضران پاسخ گفت که از طریق پروفسور “لوی” استاد دانشگاه تورنتو اداره و مطرح می شد.
در این مرحله به دلیل زمان کوتاه اگرچه همه علاقمندان نتوانستند با دکتر شهید دیدار داشته و موارد نقض حقوق بشر را با او در میان بگذارند، اما در مراحل بعدی از طریق”ارتباط اسکایپی ” می توانند با او به گفت وگو نشسته و مدارک خود را به ایشان ارایه دهند.
کانون ایرانی کانادایی حقوق بشر  تورنتو
http://www.shahrvand.com/archives/41247

Sunday, July 28, 2013

گزارش سفر دکتر احمد شهيد گزارشگر وضعيت حقوق بشر سازمان ملل در امور ايران به تورنتو- کانادا جهت دستيابي به حقايق

گزارش سفر دکتر احمد شهيد گزارشگر وضعيت حقوق بشر سازمان ملل در امور ايران به تورنتو- کانادا جهت دستيابي  به حقايق



استقبال بي سابقه جامعه ايراني تورنتو کانادا از سفردکتر احمد شهيد گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل در امور ايران.
دکتر احمد شهيد در ادامه سفرهاي خود به سراسر جهان جهت دستيابي به حقيقت در مورد وضعيت حقوق بشر در ايران - از تاريخ 23 تا 28 ژوييه به تورنتو کانادا سفر کردند . ايشان در اين سفر که از روز 24 ژوييه شروع شد با اقشار و نمايندگان مختلف جامعه ايراني ساکن تورنتو کانادا از جمله روزنامه نگاران - اعضاي سازمان دگرباشان جنسي ايراني ( ايرکو) – اعضاي جامعه بهايي – نمايندگان کردها و آذري ( ترکهاي ) مقيم تورنتو – نمايندگان احزاب و سازمانهاي سياسي – فعالين نهادهاي مدني - شخصيت هاي علمي و ....ديدار و گفتگو نمودند . روزانه اين ديدارها  بصورت فردي و يا گروهي از ساعت نه صبح شروع و تا ظهر ادامه داشته – با يک زمان يکساعته براي نهار – مجددا از دو بعد از ظهر شروع تا ساعت پنج يا شش ادامه ميافت  و در مجموع بيش از ده نفر از ايرانيان را هر روزه شامل ميشد.

دکتر احمد شهيد با تيم همراهش جلسات را هدايت ميکرد ند.

اين جلسات که از قبل و با هماهنگي کانون ايراني کانادايي حقوق بشر – تورنتو انجام ميشد افراد و گروههاي مختلف ايراني را در بر ميگرفت . ايرانيان بهمراه مدارک و اسناد و با وقت از قبل تعيين شده به ديدار دکتر احمد شهيد ميآمدند و مسايل و موارد نقض 
حقوق بشر در مورد خود يا گروه خود را با او در ميان ميگذاشتند .

کنفرانس مطبوعاتي
فشرده مطالبي که دکتر احمد شهيد در کنفرانس مطبوعاتي روز جمعه 26 ژوييه در پاسخ به سوالات حاضرين اظهار داشت :
" گزارش من باعث شده تا کشورهاي بيشتري با مسايل نقض حقوق بشر در ايران آشنا شوند . وهمچنين نشان ميدهد که گزارشات من موفقيت آميز بوده است به اين دليل که اگر قبلا کشورهاي بيشتري در مجمع عمومي از ايران پشتيباني ميکردند هم اکنون اين پشتيباني کمتر شده است . گاهي شده يک گزارش من باعث نجات جان يک فرد محکوم به اعدام شده است . ممکن است کسي فکر کند که تلاش من بيهوده است – اما اينطور نيست گزارشات من و ثبت آنها باعث ميشود تا بسياري از موارد نقض حقوق بشر فراموش نشود .در جلسات حقيقت يابي چنانچه کسي ادعا کند در زندان بوده است –من سابقه او را بررسي ميکنم و از دو منبع اطمينان حاصل ميکنم که حرفها و گزارشش موثق هست يا نه . فرق ايران با کشورهاي ديگر مثلا عربستان يا اسراييل اينست که مقامات ايران مرا  از رفتن و ديدن از زندانها و زندانيان منع کرده اند در حاليکه گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل در امور عربستان ميتواند به آن کشور رفته و گزارش تهيه کند و يا مثلا گزارشگر سازمان ملل در امور اسراييل ميتواند به مناطق اشغالي رفته و گزارش تهيه کند . رژيم ايران گزارشات من را قبول ندارد و بر من ميتازد اما خود از گزارشات گزارشگران در امور  ديگر کشورها جهت مقاصد خود استفاده ميکند. در تهيه گزارش تا تاثيرات آن  صبر بخشي از پروسه است. "         

سخنراني در مرکز مانک دانشگاه تورنتو
پس از کنفرانس مطبوعاتي در روز جمعه دکتر شهيد راهي مرکز مانک دانشگاه تورنتو براي ايراد سخنراني شد. بسياري از چهره هاي فعال ايراني بهمراه عده اي از استادان و دانشجويان کانادايي در اين سخنراني حضور داشتند . خلاصه مطالبي  که دکتر شهيد مطرح نمودند چنين بود :
"خوبه که شنودگان من – ايراني و کانادايي با هم در اينجا حضور دارند . من در کارم مستقل عمل ميکنم . سازمان ملل بمن يک کارمند و يک بودجه اي را اختصاص داده براي دستيابي به حقيقت . تا کنون با 500 ايراني مصاحبه کرده ام که اين مصاحبه با فرد يا گروه يک تا يک و نيم ساعت طول کشيده است .با توجه به اينکه از رفتن به ايران براي تهيه گزارش در مورد نقض حقوق بشر توسط رژيم ايران منع شده ام  - اين نوع مصاحبه براي دستيابي به حقيقت تنها وسيله ايست که در اختيار دارم . وسيله ي ديگري که من در اختيار دارم براي اين کار – دو گزارش سالانه است يکي براي مجمع عمومي و ديگري براي شوراي حقوق بشر که هر گزارش نبايد از 10700 کلمه تجاوز کند. در مجمع عمومي 47 عضو سخنراني ميکنند و منهم 45 دقيقه وقت دارم که براي 190 عضو سخنراني کنم . تا کنون 13 قطعنامه عليه ايران صادر شده که رژيم ايران بايد به آنها پاسخ دهد . در نيويورک هم قطعنامه عليه ايران صادر شده که رژيم ايران بايد به آن پاسخ دهد. راي بالا عليه ايران  در مجمع عمومي باعث ميشود تا هييت ايراني نگران شده و پس از بازگشت به ايران تصميماتي در اين مورد اتخاذ نمايد .گزارشات من بر اساس کدها و استانداردهاي سازمان ملل تهيه ميگردد و ما پس از هر گزارش به ايران زمان ميدهيم تا پاسخ دهد . تا بحال در گزارشاتم به 180 مورد نقض حقوق بشر در ايران اشاره کرده ام که  رژيم ايران تعدادي را قبول و بسياري را رد کرده و نديده ميگيرد . رژيم ايران معتقد است که سازمان ملل مخصوصا با گزارشاتش ايران را هدف حملات خود قرار داده – در حاليکه چنين نيست – شوراي حقوق بشر سازمان ملل نقض حقوق بشر در اسراييل و عربستان را هم گزارش ميکند . چنانچه کشوري از سفر گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل  به کشور خود جلو گيري کند نشانگر آنست که در آن کشور اتفاقات بدي افتاده و يا ميافتد که رژيم آن کشور نميخواهد گزارشگر به آنجا سفر کرده و موارد را گزارش کند و اين نگران کننده است . "
دکتر احمد شهيد در ادامه سخنراني اش به موارد متعدد نقض حقوق بشر پرداخت و در پايان به سوالات حاضرين پاسخ گفت که از طريق پروفسور " لوي " استاد دانشگاه تورنتو اداره و مطرح ميشد.
در اين مرحله بدليل زمان کوتاه اگرچه همه علاقمندان نتوانستند با دکتر شهيد ديدار داشته و موارد نقض حقوق بشر را با او در ميان بگذارند اما در مراحل بعدي از طريق" ارتباط اسکايپي " ميتوانند با او به گفتگو نشسته و مدارک خود را به ايشان ارايه دهند.    

کانون ايراني کانادايي حقوق بشر – تورنتو



  
   

Wednesday, July 17, 2013

بیانیه ادوارد اسنودن خطاب به گروه های حقوق بشری 
• ادوارد جوزف اسنودن در ساعت پنج روز جمعه دوازدهم جولای، بیانیه ی خود خطاب به فعالان و سازمان های حقوق بشری را در فرودگاه شرمتیوو مسکو ایراد کرد ...
اخبار روز: www.akhbar-rooz.com 
چهارشنبه  ۲۶ تير ۱٣۹۲ -  ۱۷ ژوئيه ۲۰۱٣

برگردان بابک پاکزاد: ادوارد جوزف اسنودن در ساعت پنج روز جمعه دوازدهم جولای، بیانیه ای خطاب به فعالان و سازمان های حقوق بشری در فرودگاه شرمتیوو مسکو ایراد کرد. ملاقات او با نمایندگان گروه های حقوق بشری چهل و پنج دقیقه به طول انجامید. سازمان های حقوق بشری شامل عفو بین الملل و دیدبان حقوق بشر بودند و به آن ها این فرصت داده شد تا سوالاتی از آقای اسنودن بپرسند. نماینده دیدبان حقوق بشر از این فرصت استفاده کرد تا به آقای اسنودن بگوید که در مسیرش به فرودگاه او یک تماس تلفنی از سوی سفیر ایالات متحده در روسیه داشته که از او درخواست کرده این پیام را وی برساند که دولت ایالات متحده آقای اسنودن را به عنوان یک افشاگر محسوب نمی کند و وی قانون ایالات متحده را نقض کرده است. این موضوع بر اثبات آزار آقای اسنودن از سوی ایالات متحده صحه گذاشته و بنابراین حق وی مبنی بر درخواست یا قبول پناهندگی باید مورد تایید و حمایت قرار گیرد. در سمت چپ آقای اسنودن ، سارا هریسون، مشاور حقوقی پرونده از ویکی لیکس و در سمت راست وی یک مترجم حضور داشتند.

نسخه مکتوب بیانیه ادوارد اسنودن به شرح زیر است:
سلام. نام من اد اسنودن است. کمتر از یک ماه پیش، من خانواده داشتم، خانه ای در بهشت، و در آسایش بی نظیری زندگی می کردم. من همچنین توانایی آن را داشتم که بدون هیچ گواهی یا حکمی، مجموعه ارتباطات و مکاتبات شما را مورد جستجو قرار داده، آنها را ربوده و مورد مطالعه قرار دهم. و این قدرتی است که می توان با آن سرنوشت افراد را دگرگون کرد.
این امر همچنین، نقض جدی قانون است. متمم چهارم و پنجم قانون اساسی کشورم، همچنین ماده ۱۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر، و همچنین معاهدات و قوانین موضوعه پرشماری چنین نظام نظارت و رصد در ابعاد فراگیر و توده ای را منع می کنند. در حالی که قانون اساسی ایالات متحده چنین برنامه هایی را غیرقانونی برشمرده است، دولت من این طور استدلال می کند که قواعد نانوشته و پنهان، که به جهان اجازه دیدن آن ها داده نمیشود، برخی اوقات امور غیرقانونی را مشروع و قانونی می کند. این قواعد، خیلی ساده، ایده ابتدایی از عدالت را خراب و از بن فاسد می کند. امر غیر اخلاقی نمی تواند از طریق استفاده از قانون نانوشته و پنهان، اخلاقی شود.
من به اصولی که در نورنبرگ در ۱۹۴۵ اعلام شد باور دارم:«افراد وظایفی بین المللی دارند که از اطاعت الزامات ملی عبور می کند. بنابراین هر شهروند موظف است قوانین داخلی را به منظور احتراز از رخداد جنایت علیه صلح و بشریت نقض کند.»
بر این اساس، من آن چه به درستی اش باور داشتم را انجام دادم و مبارزه ای برای تصحیح اقدامات نادرست را آغاز کردم. من درصدد ثروتمند کردن خودم نبودم، من در صدد فروش اطلاعات محرمانه ایالات متحده نبودم. من با هیچ دولت خارجی جهت تضمین امنیتم شریک نشدم. به جای آن، هر آن چه می دانستم را در معرض اطلاع عموم قرار دادم. بنابراین، آن چه می تواند همه ما را تحت تاثیر قرار دهد، می تواند توسط همه ما در روشنی روز مورد بحث قرار گیرد. من خواستار عدالت از جهانم.
این تصمیم اخلاقی، یعنی گفتن درباره جاسوسی به عموم، که همه ما را تحت تاثیر قرار می دهد، هزینه گزافی داشته است. اما اقدام صحیحی بوده است و ابدا پشیمان نیستم.
از آن زمان، دولت و سرویس های اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا تلاش کرده اند از من الگویی بسازند برای هشدار به تمام کسان دیگری که ممکن است زبان باز کنند. من را بدون کشور کرده اند و به دلیل اظهارات سیاسی تحت تعقیب قرار داده اند. دولت ایالات متحده مرا در لیست پرواز ممنوع قرار داده است. از هنگ کنگ درخواست شد که مرا خارج از چارچوب قوانینش بازگرداند که نقض مستقیم اصل non-refoulement قانون ملل (Nations) است. کشورهایی که پشت حقوق بشر به خاطر من و نظام پناهندگی سازمان ملل ایستادند را با تحریم ها تهدید کردند. آن ها حتی گامی بی سابقه برداشتند و به متحدین نظامی خود به منظور جستجوی یک آواره سیاسی، دستور فرود هواپیمای رییس جمهوری از آمریکای لاتین را دادند. این بالا گرفتن خطرناک مساله، نه فقط برای منزلت آمریکای لاتین، بلکه برای حقوق اولیه مشترک میان تمام افراد و ملتها برای آن که رها از تعقیب و پیگرد بوده و درجستجو و اخذ پناهندگی باشند تهدیدی بزرگ محسوب می شود.
اما حتی به رغم این تهاجم بی تناسب، کشورها در سراسر دنیا، پیشنهاد حمایت و پناهندگی داده اند. این کشورها از جمله روسیه، ونزوئلا، بولیوی، نیکاراگوئه و اکوادور به خاطر آن که نخستین کشورهایی بودند که علیه نقض حقوق بشر توسط یک کشور قدرتمند و نه کشوری ضعیف برخاستند، نزد من از احترام و قدردانی برخوردارند. با رد مصالحه بر سر اصول اشان در مواجهه با ارعاب، آن ها احترام جهان را برانگیختند. قصد دارم به تک تک این کشورها سفر کنم و شخصا از مردم و رهبرانشان تشکر کنم.
من امروز قبول رسمی تمام پیشنهادهای مبنی بر حمایت و پناهندگی را که به من ارائه شد و تمام پیشنهادات دیگری که ممکن است در آینده صورت گیرد را اعلام می کنم. به عنوان نمونه، با اهدای پناهندگی از سوی ونزوئلای پرزیدنت مادورو، وضعیت پناهندگی من اکنون رسمی است و هیچ کشوری هیچ مبنایی ندارد که بر اساس آن حق من برای بهره گیری از آن پناهندگی را محدود یا در آن مداخله کند. با این حال، همان طور که دیده ایم، برخی کشورها در اروپای غربی و کشورهای آمریکای شمالی تمایل به اقدام خارج از قانون را نشان داده اند و این رفتار امروز نیز پابرجاست. این تهدید غیرقانونی، برای من، سفر به آمریکای لاتین و بهره گیری از پناهندگی اهدا شده بر اساس حقوق مشترک امان را غیرممکن کرده است.
اراده کشورهای قدرتمند به اقدام فراقانونی تهدیدی برای همه ماست و نباید اجازه دهیم که به هدف خود برسند. بر این اساس، من خواستار کمک شما هستم برای تقاضای عبور امن از کشورهای مربوطه و تضمین امنیت من برای سفر به آمریکای لاتین. همچنین تقاضای پناهندگی از روسیه تا زمانی که این کشورها به قانون تن دردهند و سفر قانونی من را قبول کرده و اجازه دهند. من امروز تقاضایم را به روسیه تقدیم می کنم و امید دارم که به شکلی مطلوب مورد قبول واقع شود.

Tuesday, July 16, 2013












2013,07,16

اطلاعيه کانون ايراني کانادايي حقوق بشر – تورنتو

موضوع: مسافرت دکتر احمد شهيد نماينده حقوق بشر سازمان ملل در امور ايران به تورنتو

بدينوسيله باطلاع هموطنان عزيز ميرسانيم که کانون ايراني کانادايي حقوق بشر – تورنتو از 23-28 جولاي جهت
 هماهنگي براي ديدار و گفتگو ي شما هموطنان عزيز با دکتر احمد شهيد نماينده حقوق بشر سازمان ملل در امور ايران وجمع آوري مدارک نقض حقوق انساني در خدمت شما خواهند بود . لذا از همه هموطناني که حقوق انساني آنها مورد تعرض جمهوري اسلامي ايران قرار گرفته در خواست ميشود روزانه با شماره تلفن کانون ايراني کانادايي حقوق بشر – تورنتو تماس حاصل فرمايند .
شماره تماس با کانون:
(905)483-6678

Sunday, July 14, 2013

از لابلاي روزنامه ها در ايران - مطالعه يک پرونده

رهایی یک زندانی از چوبه دار

» سرویس: معارف و حقوق - حقوقي و قضايي
8-204.jpg
یک زندانی نهاوندی از چوبه دار رهایی یافت.
به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه همدان، به نقل از روابط عمومی اداره کل زندان‌های همدان، "یکی از مددجویان زندان نهاوند که به جرم قتل عمد در زندان بسر می‌برد با تلاش تعدادی از پرسنل زندان نهاوند و همچنین بستگان مددجو، رضایت اولیای دم اخذ شد و متهم زندگی دوباره یافت.
انتهای پیام

از لابلاي روزنامه هاي ايران - مطالعه يک پرونده

جزییات کودک‌آزاری دخترک 4 ساله توسط نامادری و تعیین دیه 30 میلیونی

» سرویس: اجتماعي - رفاهي و خانواده
child-abuse45.jpg


کودک 4 ساله‌ که نشیمن‌گاهش توسط نامادری داغ و مورد آزار قرار گرفته بود، پس از 
تماس پزشک با بهزیستی و گزارش وضعیت کودک در حال مرگ، به بیمارستان و از آنجا به مرکز نگهداری سازمان بهزیستی زنجان منتقل شد. پدر این دختر چهار ساله به عنوان قیم و به این دلیل که هیچ‌گونه برخورد حمایتی از کودک خود نداشته، به پرداخت 30 میلیون تومان دیه محکوم شده است.
سلمان حسینی - معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی استان زنجان – در گفت‌و‌گو با خبرنگار «اجتماعی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به تشریح جزییات این کودک‌آزاری پرداخت.
وی با اشاره به اینکه 18 اردیبهشت سال جاری به خط 123 اورژانس اجتماعی یک مورد کودک آزاری در شهر سلطانیه زنجان گزارش شد، گفت:‌ همکاران اورژانس بلافاصله پس از اطلاع از این موضوع به محل اعزام شدند.
وی ادامه داد: علیرغم همکاری نامادری،‌ کودک آزاری برای ماموران اورژانس محرز شد، اما به این علت که همان روز اجازه تحویل بچه را نداشتند، مجاز به مداخله نبودند.
حسینی با بیان اینکه روز بعد از گزارش، ماموران اورژانس به حکم قضایی و نیز نیروی انتظامی به محل مراجعه و علاوه بر دختر 4 ساله برادر وی را نیز تحویل گرفتند.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی استان زنجان افزود: نوزاد پسر سه ماهه برخلاف خواهرش مورد کودک آزاری واقع نشده بود، اما هم اکنون در مرکز نگهداری سازمان بهزیستی استان زنجان به سر می‌برد.
وی با اشاره به اینکه کودک آزاری در مورد دخترک 4 ساله رخ داده بود، با هماهنگی‌های صورت گرفته با پزشکی قانونی آنها به محل اعزام و موضوع را گزارش کردند، اظهار کرد: با توجه به وضعیت کودک، وی به بیمارستان منتقل شد.
حسینی ضمن اشاره به اینکه دخترک 4 ساله از ناحیه لگن توسط نامادری داغ شده و جای تاول، سوختگی، کبودی و خراشیدگی در بدن وی مشاهده شده است، ادامه داد: کودک در تاریخ سوم خردادماه سال جاری از بیمارستان ترخیص و هم اکنون در مرکز نگهداری سازمان بهزیستی به سر می‌برد.
وی با تاکید بر اینکه سازمان بهزیستی کودک را بر اساس حکم قضایی تحویل گرفته است، اظهار کرد: کودک تنها با حکم قضایی تحویل خانواده می‌شود و سازمان بهزیستی نمی‌تواند بدون ارائه این حکم، کودک را به خانواده تحویل دهد.
حسینی با بیان اینکه به میزان 30 میلیون تومان برای کودک دیه تعیین شده است، گفت: این میزان حتما باید به حساب کودک واریز شود و تا زمانی که حکم قضایی ارائه نشود اجازه ترخیص کودک از مرکز بهزیستی وجود ندارد.
مینو میناسپهر مشاور حقوقی سازمان بهزیستی استان زنجان - نیز در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه پدر کودک به پرداخت 30 میلیون تومان دیه محکوم شده است، اظهار کرد: پدر کودک مکلف به پرداخت دیه تعیین شده است و در صورت پرداخت نکردن آن به زندان می‌رود.
وی در مورد احتمال تحویل کودک به خانواده بیان کرد:‌ هیچ تضمینی وجود ندارد که کودک مجددا توسط خانواده مورد آزار قرار نگیرد، بنابراین نمی‌توانیم کودک را به خانواده تحویل دهیم و پس از پرداخت دیه نیز تنها با صلاحدید مقامات قضایی امکان این واگذاری وجود دارد.
مشاور حقوقی سازمان بهزیستی با اشاره به اینکه در 14 اردیبهشت ماه سال جاری پس از مراجعه دختر بچه توسط خانواده به پزشک معالج، پزشک موضوع را به خط 123 گزارش می‌دهد، گفت:‌ پس از اطلاع از این موضوع ماموران 123 به محل اعزام می‌شوند.
به گفته سپهر، این خانواده دارای دو کودک هستند که فرزند اول دختر بچه‌ای 4 ساله و فرزند دوم نوزاد پسر سه ماهه‌ای است که فرزند همین نامادری است.
وی ادامه داد: ماموران اورژانس اجتماعی پس از اعزام به محل، نوزاد پسر را نیز با خود می‌برند چرا که در بدن او نیز آثار مختصر و جزئی از کودک آزاری مشاهده شده است.
مشاور حقوقی سازمان بهزیستی با بیان اینکه جرم کودک آزاری شاکی خصوصی ندارد، اظهار کرد: افراد و موسسات به هر نحوی که از موضوع مطلع شوند باید این امر را گزارش دهند و چرا که کودک در سنی قرار دارد که نمی‌تواند از خود دفاع کند دادستان یا مدعی‌العموم به عنوان متولی امور طفل صغیر (صغار) در این امر مداخله می‌کند.
وی در مورد درصد کودک آزاری و نیز دفاعیات خانواده کودک در دادگاه عنوان کرد: بدن کودک بسیار آسیب دیده، به گونه‌ای که زمان مداخله ماموران اورژانس اجتماعی در حال مرگ بوده است. لگن کودک داغ شده، موهایش کنده و آثار اصابت جسم سخت در بدن وی مشاهده شده است.
مشاور حقوقی سازمان بهزیستی به ماده شش قانون حمایت از کودکان و نوجوانان اشاره کرد و گفت: به موجب این ماده افراد،‌ موسسات و مراکزی که مسئولیت نگهداری و سرپرستی کودکان را بر عهده دارند، مکلفند به محض مشاهده موارد کودک آزاری را به مقامات قضایی اعلام کنند و تخلف از این تکلیف با حبس و محکومیت و جزای نقدی همراه است.
همچنین عباسعلی خلدی- مدیرکل بهزیستی استان زنجان- نیز در گفت‌وگو با خبرنگار «اجتماعی» خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه زنجان، گفت: پدر و نامادری کودک 4 ساله‌ای که محکوم به پرداخت دیه در پی کودک‌آزاری شده‌اند، به دنبال عدم پرداخت دیه هستند، اما برای حمایت از حق این کودک، بهزیستی رضایت نمی‎دهد.
خلدی در مورد نحوه کودک آزاری گزارش شده عنوان کرد: در پی اعلام این کودک‌آزاری کارشناسان بهزیستی به محل اعزام و مشخص شد این کودک از جانب نامادری خود مورد آزار قرار گرفته است، به همین خاطر بهزیستی استان به‌عنوان مدعی از پدر و نامادری کودک شکایت کرد که با اعلام دادگاه پدر دختربچه 4 ساله‌ای که از ناحیه نشیمن‌گاه داغ شده است، به پرداخت 30 میلیون تومان جریمه محکوم شد.
وی افزود: این میزان دیه از سوی پزشکی‌قانونی و با حکم دادگاه تعیین شده است و با توجه به اینکه پدر قیم و سرپرست قانونی کودک است و در مقابل این عمل نامادری هیچ‌گونه برخورد حمایتی نداشته، باید آنرا پرداخت کند.
خلدی با اشاره به اینکه کودک آزاردیده هم‌اکنون در یکی از مراکز بهزیستی نگهداری می‌شود، اظهار کرد:‌ پدر و نامادری هیچ‌گونه درخواستی برای بازگرداندن او به خانه نداشته‌اند و فقط پیگیر معافیت و شانه خالی کردن برای پرداخت نکردن مبلغ دیه هستند.
این مسئول تاکید کرد: بهزیستی استان با هدف جلوگیری از تکرار این‌گونه حوادث ناگوار و دفاع از حقوق این کودک و با توجه به اینکه این اداره‌کل شکایت را طرح کرد، پیگیر دریافت دیه است و به هیچ عنوان رضایت نخواهد داد.
مدیرکل بهزیستی استان زنجان با بیان اینکه کودک‌آزاری اتفاقی بسیار ناپسند است، گفت: باید با اطلاع‌رسانی و 
تلاش برای فرهنگ‌سازی در این زمینه، از بروز چنین اتفاقات جلوگیری کرد تا شاهد تبعات ناگوار آن در جامعه نباشیم.
انتهای پیام