لاش معتقدین و ملتزمین به نظام ولایی برای اینکه نشان دهند مردم ایران تنها در دو دسته اصولگرایان (بنیادگرایان) و اصلاحطلبان (استمرارطلبان) خلاصه میشوند بزرگترین ظلم به ملت ایران است
بسم الحق
تقدیم به آنها که سالهاست دل در گروی یک انتخابات آزاد و مردمی دارند
خیمه شب بازی نوعی نمایش است برای سرگرم کردن تماشاگران. بالای جعبه فردی قرار میگیرد با تعدادی نخ که هر یک به بدن عروسکی وصل است و با صدایی ویژه خبرهایی میگوید و عروسکها را به ورجه وورجه وا میدارد. تماشاچی میپندارد صدا صدای عروسکهاست و آنها خود به این سو و آن سو حرکت میکنند درحالیکه همه چیز در دست بازیگردان است. علامه دهخدا در تعریف خیمه شب بازی مینویسد: «نوعی نمایش است که در آن عروسکهایی به شکلهای مختلف میسازند و به روی صحنه میآورند، و آن عروسکها به نخهایی نازک متصل است که به وسیله آن نخها عروسکها بحرکات مختلف وا داشته میشوند.»
داستان «انتخابات» در نظام ولایی همان داستان خیمه شب بازیست که یک نفر به میل خود عروسکهای رنگارنگ را به حرکت وا میدارد و حرف و سخنها را در دهان آنها میگذارد. در سی و هفت سالی که ما در کشورمان شاهد «انتخاب»های متعدد بودهایم فقط شکل عروسکها تغییر کرده و دو گرداننده مجری این بازی بودهاند: آقایان خمینی و خامنهای. بسته به زمان و مکان و حوادث، گرداننده هر بار سعی دارد به شیوهای عمل را تکرار کند و کار مورد نظر خود را انجام دهد و اینکار چیزی نیست جز فریب مردم برای آوردن آنها به مکان خیمه شب بازی.
قلم زن این سطور باقتضای سن و سال و توجه به مسایل اجتماعی و سیاسی، انتخابات بسیاری را چه در زمان شاه و چه در زمان شیخ شاهد و ناظر بوده است. اگر چه در نظام گذشته کسانی چون دکتر مصدق و الهیار صالح توانستند به مجلس راه یابند اما انتخابات در آن رژیم هم پر از خدعه و دروغ و تقلب بود و بیشتر کسانی به مجلس شورا و سنا راه مییافتند که به نوکری و چاکری شاه افتخار میکردند. نقش دربار و حاکمان و ملاکان و مزدوران در انتخاب افراد بسیار برجسته بود.
پس از تغییر نظام و بر پایی نظام ولایی هم جز چند انتخابات اولیه که به دلیل عدم تسلط کامل آقای خمینی و دار و دستهاش چند نفری از منتقدین توانستند به مجلس خبرگان و شورای ملی راه یابند، اکثریت قریب به اتفاق راه یافتگان به این دو مجلس از وابستگان به حزب جمهوری و وابستگان به نظام ولایی بودند. بعد از حوادث دههٔ شصت و کشت و کشتاری که در کشور بر پا شد، مردم کم کم به ماهیت نظام پی بردند و خیمه شب بازی انتخابات کم بیننده و کساد شد. بعنوان مثال اگر آقای خامنهای در دوره اول ریاست جمهوری ۱۶ میلیون و ۸۰۰ هزار رای آورد، در دوره دوم با وجود افزایش جمعیت توانستند فقط ۱۲ میلیون رای را به بنام ایشان به صندوقها بریزند. پس از ایشان آقای هاشمی رفسنجانی در دوره اول با ۱۵ میلیون و در دور دوم با ۱۰ میلیون رای به کرسی ریاست جمهوری تکیه زد.
این امر موجب وحشت حاکمیت شد تا آنجا که با برنامه ریزی طرحی نو در انداختند و سعی کردند مردم را به دو گروه تقسیم کنند. گروهی را ذوب شده در ولایت و گروه دیگر را اصلاح طلب و مخالف گروه اول که وابستگی شدید به ولی فقیه داشتند معرفی کردند و چنین در مهندسی خود وانمود نمودند که دو جبهه در مقابل هم قرار گرفتهاند و مردم بیخبر و بیامید که از گروه ولاییها صدمه دیده بودند، برای نجات خود به طرف مقابل متمایل شدند و به این ترتیب محمد خاتمی رای آورد و این برنامه به انواع مختلف ادامه داشت تا امروز.
این روزها هم چون سالهای گذشته برای یک نمایش انتخابات دیگر، باز خیمه شب بازها به میدان آمدهاند که با صحنه سازیهای جدید و مهندسی شده، دیگر بار بازی را آغاز کنند و دو جناحی را که هر دو از یک منبع تغذیه میکنند وارد میدان نمایند وبا وعدههای پوچ بار دیگر گروهی از مردم را فریب دهند و به تماشای خیمه شب بازی بنشانند. غافل از اینکه مردم کم کم هوشیار میشوند و فریب آنها را نمیخورند.
در حکومتی که سردار سپاه به مهندسی انتخابات ۸۸ بطور علنی اعتراف میکند دیگر معنای انتخابات چیست؟ جالب اینکه در این نزاع بخش باصطلاح انتخابی نظام هم هیچ اراده و قدرتی برای مقابله با بخش ولایی ندارد. بطور مثال روز ۲۰ بهمن ۹۴ جناب آقای روحانی میگوید: «ما در مسئلهٔ فساد و رانت و انحصار مشکل داریم، یک دستگاهی وجود دارد که نمیخواهم نام ببرم، کالای قاچاق وارد میکند و جلوی رشد تولید را میگرد». مقصود ایشان از آن دستگاه کیست و چیست؟ آیا همان نیست که اعلام میکند مهندسی انتخابات در دست ماست؟ پس چرا جناب روحانی که رییس جمهور برآمده از باصطلاح انتخابات است، جرات ندارد نام این دستگاه را که به احتمال قریب به یقین سپاه پاسداران است بگوید؟ آیا با این وضعیت رئیس جمهور میتواند جلوی اعمال و رفتار و دخالتهای سپاه را بگیرد؟ من باور ندارم و بهمین دلیل در انتخاباتی که توسط سپاه و منصوبان ولی فقیه مهره چینی شده است شرکت نمیکنم، اگر چه بعضی خیال پردازانه میگویند شرکت در انتخابات گامی است به سوی دموکراسی! سئوال من از آنها این است شرکت در کدام انتخابات؟ انتخابات آزاد با تمام شرایط آن یا انتصابات؟ باید از این جماعت پرسید شما در این ۳۷ سال با شرکت در انتخابات نظام ولایی چقدر به آزادی نزدیک شدهاید؟ خودمان را فریب ندهیم و با اعمال و رفتارمان عمر نظام ولایی را طولانی نکنیم.
در پایان باید تاکید کنم که تلاش معتقدین و ملتزمین به نظام ولایی برای اینکه نشان دهند مردم ایران تنها در دو دسته اصول گرایان (بنیاد گرایان) و اصلاح طلبان (استمرارطلبان) خلاصه میشوند بزرگترین ظلم به ملت ایران است. آیا جز این دو گروه بقیهٔ مردم بحساب نمیآیند و گروههای خارج از این دو دسته همه گروهک و غیرخودی هستند و هیچگونه حق و حقوقی ندارند؟ آیا به بخش بزرگی از مردم که به انتخابات شما بیتفاوت هستند و نمیخواهند در این خیمه شب بازی شرکت کنند حق اظهار نظر و نقد و انتقاد میدهید یا با برچسبهای های گوناگون آنها را از میدان بیرون میکنید؟
بس کنید! مردم آرام آرام راه خود را مییابند و با فراهم کردن شرایط یک انتخابات آزاد و همگانی بساط شما را بر میچینند. مطمئن
باشید دور نخواهد بود روزی که ظالمان و ستم پیشه گان باید جای خود را به منتخبان آزاده و آزادی طلب مردم بسپارند.
Link:
http://news.gooya.com/politics/archives/2016/02/208656.php
نظرات
ستاد معظم جناب دکتر ملکی- با نهایت احترام . دو دستگی در درون حاکمیت را نمیتوان انکار کرد .انتخاباتی در پیش است و به اعتبار واجدین شرایط رأی دادن، بیش از 54 ملییون برگه رأی تهیه میشود .هر کدام از این برگه ها که توسط صاحبان آن پر نشود خیلی راحت بدست مأموران دستگاه اسمشو نبر میافتد و با آنها هر کار که خواستند میکنند. عرض بنده این نیست که باید حتماً به کسی رأی داد. مردم میتوانند روی برگ خود بنویسند بنام خدا ، و آن را باطل کنند یانام رد صلاحیت شده ها را بنویسند،تا لا اقل جلو آمار سازی حکومت و تقلب را از این طریق بگیرند. شاید مجلسی تشکیل شود که عرضه انجام وظیفه داشته باشد . بقول معروف عرصه چندان هم خالی از حجّت نیست. تحریم کنندگان تا بحال سناریویی برای نتیجه گیری از تحریم جز مشروعیت زدایی از مشروعیت نداشته حاکمیت، به امید زوال رژیم ارائه نکردهاند . کشورهایی هستند که وضعیت حقوق بشر در آنها بدتر از ایران است ، انتخابات هم ندارند ولی باهمه دنیا رابطه دارند.
هیچ گونه تفا وتی بین رفسنجانی و دیگران نیست.. اتفاقأ افکار و دسیسه های رفسنجانی و شرکا خطرناکتر است..این ها می گویند بکشیم اما با پنبه ..جناح به اصطلاح اصلاح طلب به مراتب خائن تر موذی تر و......است..چرا که هر دو جناح به خوبی می دانند سیل اعتراضات که راه افتاد یگر نه از تاک خبری یست نه از تاج نشان..ملتی گرفتار در دستان قومی ارتجاعی و ویرانگر..کدام جناح ؟ کدام انتخابات؟ واژه های من درآوردی و ملال آور آخوندی اصول گرا!!؟ اصلاح طلب!!؟ میانه رو!!؟ و...لازم می بینم درود بفرستم به جناب آقای ملکی . یاد داشت آقای ملکی حقیقتی یست انکار ناپذیر..ما امروز جدا از مباحث سیاسی بیش از هر زمانی به مردان و زنان شجاع احتیاج داریم...این جو ترس و رعب و وحشت آخوندی باید در هم بشکند..مرگ یک بار شیون هم یک بار ..سی و هفت سال حکومت آخوندی به راستی که زیاد است بگذریم از اینکه نصف بیشترش هم زیادی بود..زیادی این داستان هم به خاطر یک عده افراد بزدل که در خارج از کشورتهت نام پناهنده و مفسر سیاسی و نویسنده و فعال سیاسی!!؟؟ آب به آسیاب آخوند ها می ریزند...
چناب ملکی باید جشمهارا شست وجور دیگر باید دید .بنظر میرسد جنابعالی در دنیای دیگری سیر میکنید و یک ایده آلیست تندرو هستید استاد عرصه سیاست عرصه ممکن هاست وبا خیال پردازی و رویا پروری فرسنگها فاصله دارد . با رای ندادن چه اتفاقی رخ خواهد داد غیر از اینکه اشخاصی با 5%ارای واجدین شرایط به مجلس راه می یابند وکار مملکت را بدست میگیرند . با قهر و کناره گیری هیچ حاصلی بدست نحواهد امد این کشور ماست
ووظیفه ماست که در اداره ان دخالت کنیم و مانند کودکان نوپا با زمین خوردن های متعدد عاقبت راه درست را بپیماییم اقای ملکی از دنیای دهه 50 خارج شوید ووارد دهه 90 شوید جور دیگر خواهید دید .ضمنا اینقدر شرایط انتخابات ایران را با اروپا نسنجید باید همه چیز مان به همه چیزمان بیاید .بیایید مارا با همسایگانمان قیاس فرمایید شاید به نتایج دیگری برسیم .از دل اندیشه جنابعال دموکراسی حاصل نمیشود قدری به عملکرد خویش بیندیشید بدون تعصب .حتما داداه های جدیدی نصیبتان خواهد شد . با پوزش . گمان میکنم وظیفه ملی ما رای دادن است و رای دادن
درود به تو ای استاد آزادی و شجاعت! تو پاشخ دندان شکنی داده ای به آن دسته ازایرانیهایی که به ویژه در خارج از کشور نشسته اند و دارند جیغ بنفش برای شرکت درانتخابات میزنند...از اکبر و ابراهیم و فرخ و سهیمی وکشتگر و دیگراستمرارطلبان میگویم
خیمه شب بازی هنریست که باعث تفریح و شادی میشود............................................
حیله گریهای نظام خلافت وقیح برای ماندن در قدرت جامعه را به قهقرا، فروپاشی و نابودی میکشاند و تمامی پیشرفت بشریت برای رسیدن به دموکراسی، برابری، حق انتخاب و آزادی را به تمسخر و بازی میگیرد.
آقای ملکی، از داخل خود ایران دهها دانشگاهی شرکت در انتخابات را با وضع کنونی درست نمیدانند. در مقابل، کامنتهای مقاله آقای سهیمی را ببینید، ما مخالفان شرکت را متهم کردهاند به خارج نشین بی اطلاع و موافق صدمه به ایران!
صورت مساله مشخص است: انتخابات آزاد و رقابتی نیست٬ راه حلها هم مشخص است شرکت یا تحریم. بعضبها ایده ال گراهستند و به کمتراز انتخاباتی مثل سوییس راضی نیستند. عده ای هم دنبال تغییرات تدریجی هر چند کوچک هستند. هر گروه بدون توهین به گروه دیگر استدلال خود را مطرح کند نتیجه بخش تر است.
ساله اینجاست که رژیم نه تنها ابایی از عدم مشارکت مردمی ندارد، بلکه با خیال راحت میتواند رای سازی کند. چون بالاخره یک درصد قابل ملاحظهای از جمعیت بخاطر گرفتاری شغلی مجبور به شرکت هستند. همین هم برای رژیم بس که فیلمبرداری و تبلیغات خودش را بکند، مثل راه پیماییهای ۲۲ بهمن و غیره. گذشته از این، برای مردم مردم آلترناتیوی بجز مقابله خشونت آمیز با حکومت برای تغییر وضع موجود ندارد، که آنهم ملت نشان داده اند که علاقه و اعتقادی به راه حل خشونت آمیز ندارند!
واقعا اين انصاف نيست كه از نظر فكرى و اعتقادى بين مصدقلسلطنه قاجار و اخوند ها فرق بگذاريم،حتا ديدشان نسبت به زن يكي بود،شايد مصدق بدتر ،خود آقاى ملكى و دوستان جبهه ملى بعد از ٢٢ بهمن ٥٧ از نظر زن ستيزى با اخوند ها مسابقه گذاشته بودند تنها دليلش اين بود كه الگوشون مصدق بود، با تحريم خيمه شب بازي صد در صد موافق هستم
جناب دکتر ملکی
یعنی شما باور نمیکنید که ما میتوانیم با فرستادن این اصلاح طلبان گمنام باعث پیشرفت دمکراسی در ایران شویم؟
باور نمیکنید که رفسنجانی بیخود از کسی حمیت نمی کند؟ حالا گیریم دفعه قبل نتوانست رای کافی برای ماندن در ریاست خبرگان به دست آورد ملی اینبار حتما با یک اقلیت گمنام نیمه اصلاح طلب ، هم موفق به در دست گرفتن ریاست خبرگان میشود و هم رهبر آینده را انخاب خواهد کرد. امثال شما هر گز به قدرت و بینش اصلاح طلبان باور ندارید. اگر ما نبودیم برجام به فرجام نمرسید و دلار ارزان نمیشد و شرکتهای خارجی گروه گروه برای سرمایه گذاری به ایران نمیامدند واین همه بهبود در وضع حقوق بشر ایجاد نمیشد و سایه جنگ هنوز بر سر ما بود واز همه مهمتر این انتخابات آزاد را شاهد نبودیم.
آیا باز هم میخواهید مردم را از انتخابات دلسرد کنید وآب به آسیاب تندروها و اسراییل و دونالد ترامپ بریزید؟
No comments:
Post a Comment