مریوان حلبچه ای، نویسنده و مترجم اهل کردستان عراق است که گاهی با نویسنده ای به همین نام با آثاری ممنوعه اشتباه گرفته می شود. خبرنگار شفقنا در سفر اخیر مریوان حلبچه ای به ایران با او گفت وگویی انجام داده و تلاش کرده در این روزهای پرتنش و پرالتهاب عراق و به ویژه مناطق کردنشین درگیر با گروه تروریستی داعش، از ادبیات و تلاش فرهیختگان فرهنگی کرد و تبادلات فرهنگی آنها با ایران و فارسی زبانان سخن بگوید.
مریوان حلبچه ای که تقریبا هر سال یک اثر از او به چاپ می رسد، اوضاع امروز خاورمیانه را نتیجه عملکرد بد سیاستمداران می داند و معتقد است ادبیات نمی تواند برای کنترل این نوع خشونت کاری کند بلکه نقش اول بر عهده سیاستمداران است. او همچنین سیاستمداران را مسوول اصلی توسعه فرهنگی منطقه می داند و از بی تفاوتی نسبت به فرهنگ گله مند است.
گفت وگوی شفقنا با مریوان حلبچه ای را بخوانید:
*چند کتاب تا به حال ترجمه کردید؟
38 کتاب.
*همه از فارسی به کردی بود یا از کردی به فارسی هم ترجمه کردید؟
از کردی به فارسی هم بوده است. کارهایم به صورت پروژه ای و در زمینه رمان، کتاب، داستان کوتاه و شعر نمایشنامە معاصر ایران است. سال 75 یک آنتولوژی شعر را شروع کرده بودم که مجموع شعر معاصر از نیما تا اول دهه هفتاد باشد اما وقتی دیدم کار زیاد شد، فقط چند تا شعر از هر شاعری ترجمه کردم.
*تالیف بود یا ترجمه؟
ترجمه و تدوین هم بود یعنی نسل به نسل از نیما و پسا نیمایی ها ونسل جدید .. و یک سری کتاب شاملو که آن فضای نیما را پشت سر می گذارد . نمونه هایی از شاملو و سهراب و اخوان و فروغ که بعد آنها را کنار گذاشتم چون دیدم کل شعر از شاملو ترجمه شد و ترجمه کتاب های سهراب تنها به دو کتاب رسید و بعدها چهار کتاب از هشت کتاب را ترجمه کردم. تولدی دیگر فروغ را ترجمه کردم و بعد از ترجمه کتاب فروغ روی شعر زنان هم کار کردم و می خواستم به صورت یک کتاب مستقل باشد.
*استقبال مخاطبان چطور بود؟
خیلی خوب بود.
* یعنی مردم اقلیم کردستان به شعر و ادبیات ایران علاقه مند هستند؟
بله! بسیار زیاد علاقه دارند. این علاقه سابقه تاریخی دارد مثلا پدربزرگ من سواد نداشت اما کتاب های سعدی را از حفظ بود و پدرم نیز همینطور بود یعنی پیش از اینکه شهر حلبچه شیمیایی شود و ما به ایران بیاییم، پدرم قبل از آن فارسی می دانست زیرا از سال 1974 و قبل از اینکه ازدواج کند چند باری ایران آمده بود؛ یک بار در سال 1974 میلادی بود که پیشمرگه ها برای مقطع کوتاهی حلبچه را تصرف کردند یعنی آن موقع حزب آقای بارزانی حکومت نمی کرد آن زمان، بارزانی پدر روی کار بود که حلبچه را تصرف کرد و خانواده ام پس از ورود به ایران در کرمانشاه ساکن شدند و فارسی بلد بودند؛ حتی بیش از دایر شدن مدارس در کردستان عراق یعنی اوایل سال 1920 در شهرهای کردنشین یا پیش از آن حتی در خانقاه ها و تکیه ها ادبیات فارسی را تدریس می کردند.
*یعنی به طور سیستماتیک ادبیات فارسی تدریس می شد؟
سیستماتیک نە ولی همیشە بودە است. در مکتب ها و خانقاه ها.
* این گرایش به زبان فارسی از کجا نشات می گیرد؟
این علاقه سابقه تاریخی 300 ساله دارد.
* این علاقه به ادبیات فارسی حتی از 300 سال پیش به زبان و ادبیات فارسی و در مناطق کردنشین چه ریشه هایی دارد؟
ریشه آن یک کلیتی را در بر می گیرد. در دانشگاه سوربن فرانسه که یک بخش شرق شناسی دارد علاوه بر زبان فارسی، زبان کردی ایران هم تدریس می شود مثلا تز دکترای فرهادپیربالکه من چند جلد از کتاب های او را به فارسی ترجمه کردم و چاپ شده است، شعر و داستان و رمان بوده است.
*فیلم های ایرانی هم به زبان کردی دوبله می شوند؟
بله! دوبله می شوند و مورد استقبال هم قرار می گیرند.
*آخرین فیلم مورد استقبال ایرانی در اقلیم کردستان چه فیلمی بود؟
«گذشته» اصغر فرهادی بود که خیلی مورد استقبال قرار گرفت.
*اساسا کردها یک دوران بسیار سختی را در تاریخ سپری کردند؛ فکر می کنید آیا در منطقه پر التهاب خاورمیانه بخصوص عراق که اکنون هم مورد تاخت و تاز گروهک داعش قرار گرفته است، ادبیات می تواند ملت ها را نجات داده و به صلح برساند؟
نه! اگر بخواهیم واقعی به قضیه نگاه کنیم، ادبیات نمی تواند نجات بخش باشد چراکه روند تاثیرگذاری آن کند است و بسیار تحت تاثیر سیاست قرار دارد.
* یعنی ادبیات نمی تواند سیاست مداران را تحت تاثیر قرار دهد؟
سیاست در جهان سوم سابقه خوبی نداشته است و خشونت و فساد زیادی به همراه داشته است؛ مثلا در هر کشور خاورمیانه که یک گروه انقلابی و هر چند اصلاح طلب سرکار می آید بعد از مدتی خود آنها به مشکل برخورده و بخش اعظم آنها دچار فساد می شوند. آنها به جای اینکه سیستم آموزش و پرورش مناسب و یک موسسات روشنفکری خوب را دایر کنند و اصلاحات و کارهای بنیادی را انجام دهند، بشتر به سرو سامان دادن خود می پردازند و نهایت این می شود که مردم ناامید می شوند.
*اجازه بده سوالم را طور دیگر بپرسم الان گروه های تروریستی در عراق کار می کنند، نیرو جذب می کنند، جریانات سلفی و وهابی هم فعال هستند و راحت هم آدم می کشند، می خواهم بدانم فضای اقلیم کردستان از منظر نیروهای فکری و ادبی نسبت به این گروه ها چه مواضعی دارند؟
این نیروها واکنش خود را به این قضیه نشان دادند و این پروژه داعش نسبت به فضای عامی کردستان هم بیگانه است، چه برسد به نخبگان ادبی و فرهنگیان که بسیار علیه داعش ایستادند و افرادی که از حلبچه شهید شدند، پیشمرگه های قدیم بودند که بازنشسته شده بودند. داعش جایگاهی در کردستان ندارد، درست است که در آنجا احزاب اسلامی مختلف وجود دارد و ممکن است در میان مردم سنتی حتی برخی گرایش وهابی و تفکرات مختلف سیاسی مذهبی وجود داشته باشد اما مردم آنها را نمی پذیرند چون آنچه که از آنها دیدیدم خیلی وحشی تر از گروه هایی مثل طالبان هستند و کاری که طالبان انجام نداد، این گروه انجام داد. به غیر از این قضیه، ما شاهدیم که در گروهک داعش از هر کشوری حضور دارند مثلا بیش از 500 شهروند آلمانی در بین گروه داعش حضور دارند و حتی تعداد چینی ها هم زیاد است که در اطراف کردستان کشته شدند، همچنین بریتانیایی و بوسنیایی هم حضور دارند و البته نمی خواهم وارد این بحث شوم که اینها در کدام مناطق آموزش دیدند.
* ادبیات در منطقه پر آشوب خاورمیانه چه وظیفه ای دارد؟ چرا به کار ادبیات مشغول شدید آیا از سر سرگرمی بود یا یک تغییر و تحولات انسانی هم جست و جو می کنید؟
در یک خانواده فقیری در محله فقیر حلبچه و در یک مدرسه شلوغ درس خواندم. بعدها که کتاب خواندن را شروع کردم به تدریج چیزهایی یاد می گرفتم که جدای از لذت، مرا بە سمتی می برد و احساس می کردم اتفاقی درونم رخ داده است از انتخاب رفقا تا رفتن در محله و تا جاهایی که بازی می کردم و... این تغییرات را در خودم می دیدیم و دوستانم که کم کم شروع به خواندن می کردند دیدم که یکی از بنیادی ترین تغییراتی که درون انسان اتفاق می افتد بحث فرهنگی و کتاب است و من اعتقاد شدیدی به آن دارم و تا به امروز هم این احساس درونم وجود دارد. اما متاسفاته اگر واقع بین باشیم و خوب بر جریان های دنیا خصوصا خاورمیانه دقت کنیم می بینیم تاثیر این عوامل کم است موج سیاسی از چپ به راست خصوصا بحث ناسیونالیسم و مسایل دینی در کشورهای جهان سوم موثرتر هستند و از سوی دیگر موج هجوم سرمایه داری اثر بسیار بدی روی مسایل فرهنگی گذاشته است و انسان ها نیز بیشتر دنبال این هستند که به نان و نوایی برسند و کاری برای خود انجام دهند.
* با این اوضاع شما به عنوان یک مترجم و مولف که بالاخره پر کار بودید و سالی حداقل یک کتاب ترجمه، تدوین و تالیف کردید، وظیفه ادبیات را چطور می دانید سیاستمداران همانطور که گفتید تاثیرات منفی در جامعه می گذارند و مردم هم به دنبال یک لقمه نان حلال هستند پس در این میان وظیفه ادبیات چه می شود؟
وظیفه ادبیات جای خود پابرجاست اما در وهله اول سیاستمدارها هستند که کار را خراب می کنند که الان تیراژ کتاب در ایران یا اقلیم کردستان هزار نسخه است در حالی که می تواند در آن جمعیت چهار میلیونی عراق بیشتر هم باشد. دولتمردان چندان خوب عمل نمی کنند زیرا برای آنها مسایل فرهنگی اولویت نیست و به نظر من هر وقت یک دولت خوب و ایده آل بخواهد خوب کار کند راحت تر می شود در سیستم آموزش و پرورش تغییراتی ایجاد کرد.
*یعنی در این رادیکال شدن فضای منطقه، سیاست مداران را مقصر می دانید؟
بله! آنها نقش اول را دارند.
*یعنی آنها توانمندی فرهیختگان، شعرا و نویسنده ها را هم کُند و هم صفر می کنند؟
صفر کە نە ولی خیلی تاثیر دارد. من به این اعتقاد دارم که کودکان از سنین پایین و بچه هایی که به مهد کودک می روند باید با تئاتر و کتاب آشنا شوند و هر مهد کودکی باید تئاتر و کتاب خانه خوبی داشته باشد.
*اقلیم کردستان سالن تئاتر و سینما ندارد؟
نه! ندارد. اینجا در پایتخت هم تعداد این سالن ها کم است. سینماها کم می شوند به جای اینکه تعداد آنها بیشتر شود.
* چرا اقلیم کردستان سالن تئاتر و سینما ندارد؟
به خاطر بی سلیقگی حکومت است الان 23 سال از انقلاب کردستان گذشته که کردها آنجا حکومت تشکیل دادند و در شهری مثل حلبچه که نماد کردها است یک سالن تئاتر وجود ندارد درحالی که دهه 30 میلادی نمایش ما در حلبچە تئاتر داشتەایم و کارهای شکسپیر در آنجا اجرا شدە است.
*چرا در آنجا سالن تئاتر و سینما نیست؟
این را باید از حکومت پرسید.
* اعتراضی نکردید؟
بارها گفتیم و تظاهرات کردیم.پول های زیادی از فروش نفت به دست می آورند که به جیب می زنند.
* مشکل در خلاقیات شاعرها و نویسنده ها نیست؟
نه شاعرها و نویسنده های کشورهای عربی بسیار خوب و برجسته هستند مثلا کتاب های احمد مطر پدر شعر نو عرب کە عراقی است و کتاب های نازک الملائکه که به زبان های دیگر ترجمه می شود، بسیار مورد استقبال قرار می گیرد یا کتاب شاعرهای کردی مثل بلندحیدری که ترجمه شده، مورد استقبال قرار گرفته است و حتی سمیح القاسم، شاعر فلسطینی که فوت شد، دهه 82 میلادی در اسپانیا جایزه گرفته است، پس خاورمیانه نویسنده های خوبی دارد.
* اما حکومت ها هر چقدر هم که اراده کنند اگر یک اثر خوب تولید شود، نمی توانند جلوی تولید آن را بگیرد؟
بله نمی توانند جلوی آن را بگیرد. الان که من رمان آخرین انار دنیا را به زبان کردی ترجمه کردم شصت هزار نسخه از آن فروش رفته است؛ البته فقط چاپ رسمی به غیر از کپی که زیاد قاچاق شد یعنی کتاب خوب فروش دارد و فروش می رود. بحث ما این نیست که اگر سیستم خوب باشد مثلا اگر دولت فرانسه و سوئد حاکم باشند می تواند نویسنده و هنرمند عالی و درجه یک را بسازد یا هر جای دنیا هر چقدر هم که حکومت دیکتاتور باشد، اگر نویسنده خوب وجود داشته باشد نویسنده خوبی است بلکه بحث من در فرهنگ و در حد کلیت آن است؛ جامعه ای که فرهنگی باشد، مرد سالاری در آنجا حاکم نباشد، سرکوب نباشد و حقوق کودکان پایمال نشود و در هر شهری سالن تئاتر برپا باشد و کنسرت خوب هم اجرا شود، به سوی پیشرفت حرکت می کند.
*الان در کردستان عراق از این موارد که گفتی خبری است؟
جز در سلیمانیه عراق و اربیل، نه وجود ندارد. نه در کرکوک آن فضا را داریم و نه در استان حلبچه یک سالن تئاتر است. زمستان 66 محمد یعقوبی که من ترجمه کردم در حلبچه و در دبیرستان و سالن امتحان اجرا شد.
*وزارت فرهنگ اقلیم کردستان کاری نمی کند؟
وزارت فرهنگی کردستان خوب کار نمی کند. آنها هر سال در نمایشگاه کتاب تهران شرکت می کردند و در اربیل هر سال اردیبهشت ماه نمایشگاه بین المللی کتاب زیر نظر وزارت فرهنگ برپا می شود.
*زبان دوم کردها عربی است یا فارسی؟
از نظر رسمی و قانونی عربی است.
* پس از لحاظ غیر رسمی فارسی است؟
نه! به میل خود مردم بستگی دارد. بسیاری از افراد انگلیسی و خیلی از آنها فارسی یاد می گیرند اما گرایش به زبان فارسی در آنجا زیاد است. الان مردم با تلاش های فردی خود در نمایشگاه ها شرکت می کنند یا کتاب ترجمه می کنند مثلا بعضی از کتاب هایی که ترجمه کردم مثل غروب پرواز چاپ نمی شد و کسی هم در این زمینه کمکی نمی کرد و بارها با خودم فکر می کردم که کار بیهوده ای انجام دادم و وزارت فرهنگ هم هیچ کمکی در این زمینه انجام نداد.
*هجوم فرهنگ غربی به اقلیم کردستان چگونه است؟ آیا آنجا مترجمی به پر کاری تو از انگلیسی و کردی حضور دارد یا نه؟
نه متاسفانه. یعنی بیشتر آثار خارجی هم از زبان فارسی به عربی ترجمه می شود نه اینکه اصلا مترجم نداشته باشیم بلکه بسیار کم هستند. کردهای بسیاری هستند که در اروپا زندگی می کنند یا از اروپا به کردستان بازگشتند که به زبان انگلیسی و کردی مسلط هستند اما به دنبال کارهای دیگری هستند یعنی ادبیات برایشان مطرح نیست.
*وضع متون مذهبی در کردستان چطور است؟
چندان قوی نیست و آن چه هم که هست بیشتر مطالب اهل تسنن هستند یعنی کتاب هایی که به عربی نوشته شده و خوانده می شود، زیاد نیست.
*الان بیشترین کتابی که مردم کردستان عراق می خوانند چیست؟
رمان و کتاب های خاطرات مخاطبان زیادی دارد مثلا مردم معمای هویدا را دوست داشتند خاطرات یا کتاب های سیاسی هم طرفدار زیادی دارد.
*جمعیت باسواد کردستان چند درصد است؟
آمار دقیقی ندارم ولی متاسفانه وضعیت سواد در آنجا بحرانی است.
*یعنی اقلیم کردستان جمعیت باسواد زیادی ندارد؟
با سواد زیاد است اما بی سوادی درصد بالایی دارد که نباید آنقدر می بود. مثلا وضعیت سواد کردستان ایران خیلی بهتر از کردستان عراق است. در ایران سال هاست که در زمینه کودکان بی سرپرست کارهای زیادی انجام شده و حتی تعداد زیادی از آنها به دانشگاه هم راه پیدا کردند.
*وضعیت آموزشی در آنجا چطور است؟ مثلا وقتی می گویند دانشگاه آمریکایی سلیمانیه ...؟
دانشگاه آمریکایی سلیمانی سطح بالایی دارد همچنین دانشگاه بریتانیایی که در اربیل است اما دانشگاه سراسری خود کردستان سطح بالایی ندارد اساتیدی در آنجا حضور دارند که از خارج برگشتند و اساتید داخلی هم هستند و هیچ سانسوری در سیستم آموزشی و مِتُد درسی وجود ندارد.
*اقلیم کردستان جنبش دانشچویی دارد؟
نه متاسفانه.
*یعنی دانشجویان کرد به مسایل سیاسی و اجتماعی واکنشی نشان نمی دهند؟
نه! زیاد واکنشی نشان نمی دهند یا اگر جنبشی داشتند مقطعی بوده است یعنی در یک مقاطعی نشریاتی توسط چند دانشجو چاپ اما بعد از مدتی تعطیل می شود درحالی که کسی جلوی فعالیت آنها را نمی گیرد و می تواند ادامه داشته باشد اما خود آنها جنبش را تعطیل می کنند زیرا کارهای گروهی بین دانشجوها خیلی موفق نبوده است.
*وضعیت تحصیلی زنان کرد چطور است؟
نسبت به گذشته بهتر است.
* گرایش آنها به سواد و دانشگاه بهتر شده است؟
بله بسیار زیاد شده است.
* یعنی زنان سعی می کنند نسبت به گذشته بیشتر ایفای نقش کنند؟
بله! تلاش زیادی بین زنان برای مشارکت اجتماعی بیشتر شکل گرفته است.
گفت وگو از زاگرس بهشتی- شفقنا
انتهای پیام